بچه ها من زندگیم هم تو خونه پدری و هم تو خونه شوهرم بسیار عجیب و غریب بوده
در حدی که تعریف میکنم بعضیا فکر میکنن دروغ میگم و اینقدر عجیب و غریب غیر عادیه!
از دیشب تو فکرم افتاده که نکنه این همه سنگینیه زندگیم بخاطر چشم زخم و دعا باشه
اصلا دست خودم نیست حال و روزم
عصبیم افسرده ام داغونم به زور انگاری زنده ام
با شوهرم هزار و یک جور مشکل داشتم و مهرش از دلم رفته
تو زندگی پیشرفت نمیکنم که هیچی پسرفت میکنم انگاری هر روز ! انگاری دست و پا و زبون و عقلم و اراده امو بستن . انگاری تو خلسه ام
و نشونه هایی داشتم که حدس میزنم دعا و جادو برام اوردن
اوایل عقد و عروسیم خواهرشوهرم زندگیش شده بود دعا و جادو جنبل اوردن واسه من
یبار خونه مادرشوهرم بودم تو خواب موهامو قیچی کرده بود
لباسامو و لوازممو کفشمو میدزدید
میومد خونم میرفت زیرش خیس بود ! اب ریخته بود
یا بارها خودم و همسایه ها سر ظهر و خلوتی تو اپارتمان و جلو درخونه ام میدیدیمش و همسایه ها بهم میگفتن میاد زنگ خونمونو سر ظهر میزنه درو باز کنید ... منم گفتم خونه من نمیاد اصلا و درو دیگ باز نکنید براش ....
مغازه داشتم هر چند وقت میومد رو شیشه مغازه ام اب دعا میریخت . انگاری اب گل الود بود رو کل شیشه میریخت.....
باهاش قطع رابطه کردم ولی سنگینیش هنوز انگاری رو زندگیمه
انگاری خاک مرده روم ریختن . نمیدونم دیگه چجوری منظورمو بگم
حالا هم زنداداشم اهل این چیزاست و تازه عروسمون شده . دیشب خیلی عجیب به خودم و شوهرم و دخترم لباس هدیه داده !!! اصلا عادی نبود این کارش
و نشونه ازش زیاد دیدیم و حالا این داره واسمون جادو جنبل میاره متاسفانه
پام هم پیش دعا نویس و اینا نمیره . خدا قهرش میگیره بنظرم
راهی تجربه ای دارین بهم بگین ؟
زندگیم سبک بشه . حتی با شوهرم خوب بشیم و دیگه ب طلاق فکر نکنم و مهرش ب دلم بیوفته .
دلم انگاری به هیچی خوش نیست . بلکه دلم خوش بشه به زندگیم
ممنون میشم تجربیاتتونو بگید