2777
2789
عنوان

امشب مهمونی خونه ی یکی رفتم حس میکنم مزاحمشون بودم

| مشاهده متن کامل بحث + 340492 بازدید | 1469 پست
شک نکن شوهرش تو کار خونه کمک نمیکنه و این انتظار داره ازشو خواسته اینجوری روشو کم کنه و عقده ای بازی ...

خودشم حموم نرفته میگه موهاش چرب بوده و لباساش کثیف‌ حتما توقع داشته‌ شوهرش‌ حموم ببرتشو و لباساشو عوض کنه؟؟😐

من یه بار به اصرار مامانم که همیشه میگفت خاله هر وقت منو میبینه میگه چرا دخترت یما سر نمیزنه و خیلی احوالت میپرسه

رفتم با همسرم خونه خالم(با اطلاع قبلی)

بعد از شام

کلی هم سوغاتی براش بردم

اینقدرررررر خالم سرد رفتار کرد.....انگار ن انگار ما اونجا بودیم

خالم عااااااشق بچه هاس

اصلا هیچچچچچچ واکنشی به بچه من نشون نداد

بقران قسم نیم ساعت گدشته بود برام انگار ده ساعت گذشته

حالا این خالم بشدت خوش اخلاقه وقتی جایی میبینیش

ولی اون شب رو هیچوقت فراموش نمیکنم 

خیلی بهم برخورد

برگشتنی تا سوار ماشین شدیم زنگ زدم ب مامانم کلی دعواش کردم چرا ما رو بزور فرستاده خونه این

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من یه بار به اصرار مامانم که همیشه میگفت خاله هر وقت منو میبینه میگه چرا دخترت یما سر نمیزنه و خیلی ...

شاید اون شب حالش خوب نبوده

امیدوار به آینده    اگه منو تو تاپیک غیر درسی دیدی بهم بگو

من یه بار به اصرار مامانم که همیشه میگفت خاله هر وقت منو میبینه میگه چرا دخترت یما سر نمیزنه و خیلی ...

ولی فک کنم هیچکسی خالش به بدی خاله من نباشه 

بی احساس 

سرد 

همین یه خاله دارم 

خودمم خاله هستم همیشه عاشق بچه های خواهرم و در حال مردن واسه اونام 

واسه همین خیلی برام سنگینه خالم انقد بهم بی عاطفه هست 

.دوس دارم همسرم خوب شه معجزه شه و سنگای کلیه ش از بین بره و دیگه هیچوقت سنگ نسازه...

بعضیا یجور نظر میدن و پست میزارن انگار میخوان کار اون خانومه رو توجیح کنن ...اصلا نمیتونم هضم کنم حرفاشونو


ادم با شوهرش دشمن هم باشه اینکارو نمیکنه ،بااینکار  شخصیت خودشو پایین میاره

من یه جا رفتم مهمونی تو عید افطاری دعوتمون کردن با اصرار فراوووووون.... 

چند باز زنگ زدن هم آقاهه هم خانومه که حتما حتما باید افطاری بیایین...

ما هم رفتیم  

انگار قبلش دعواشون شده بود..

یه جوری بودن هی بچه شونو دعوا میکردن 

بعد مرده گفت شما بشینین من یه سر به نمیدونم آقا کی بزنم میام...

ده دقه به افطار مونده بود رفت یه ربع بعد اذون اومد ... همسرم پرسید چی شده و کجا رفتی و...خیلیی راحت گفت هیچی رفیقمه مغازه روبه رویی رفتم یه سری بزنم بهش...

😶😶😶😶😶😶😶

سر میز شام خانمه بهش گفت دوغو بده مرده بطری دوغو با در باز جلوش محکم‌ کوبید رو میز پاشید به همه جا....


منم تجربه ی مشابه دارم استارتر.چند روز مدام زنگ میزدن و دعوت میکردن.ساعت از دو گذشت دیدیم خبری از نهار نیست هی از همسرم می‌پرسیدم مطمئنی گفتن نهار؟؟ساعت چهار تازه از رستوران سفارش دادن تا رسید و سفره پهن کردن شد ۵.همون رو با ظرف رستوران گذاشتن وسط سفره یه بار مصرف.بعد نهار خانوم گفت میرم اتاق نماز بخونم. نیم ساعت بعد پسرم با بچه ی اونا رفتن تو اتاق منم رفتم دنبالش که مزاحم خانوم نباشه دیدم روی تخت خوابیده.بعد چند ماه هم جدا شدن

استارتر ،خانوم فامیل همسرت هستن یا شوهرش؟

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
بیشتر ببینید
واقعا خودم حس کردم بی احترامی شده بهمو هم اینکه برای همسرش واقعا ناراحت شدمبنده خدا خیلی خجالت کشید. ...


اسی من حس سومم میگه این با شوهرش لج بازی کرده خواسته اونو اذیت کنه شمارو بکشونه خونه و ابروشو ببره 

با توجه به اینکه مرده شوکه شده و فامیل همسرتونم بوده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز