راهم دوره
بعد یکسال رفتم خونشون
شوهرم هر جا میره کادو میبره لباس و شال و شیرینی بردیم برای مادربزرگم
مادربزرگم گفت همه شیرینی رو که خودتون خوردید
پدربزرگم لهجه و قومیت شوهرم رو مسخره کرد (من تنها با مادرم بودم)
هر وقت هم که میرم خونه پدربزرگم دایی بزرگم میشینه متلک میندازه بهم
مادرم زندگیمو تعریف میکنه براشون و میگه همه از هم خبر دارن و عادیه
چه رفتاری نشون بدم؟