2777
2789
عنوان

رک و راست به مادرشوهرم گفتم تو نیا وای

| مشاهده متن کامل بحث + 18727 بازدید | 219 پست
صد بار گفتم بهش انقد دعوا کردم سر این موضوع

خوب گفتی منم یکبار با مادرش رفتم سفر سال اول ازدواج کاری کرد باهم دعوا کردیم دوباره گفتم اگه بگن میبریمت بهشت نمیام با مادرت گفتم ترجیح میدم سفر نرم تا اینکه با مادرت برم 

الان جایی بریم تنها میریم

خدایا مراقب عزیزانم باش❤

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

زنگ بزن به مادرشوهرت بگو من چون شما رو مثل مادرم میدونم حرف و بهتون زدم اما شما در مقابلش کاری کردید که کلا سفرمون کنسل بشه ، بگو شما خودتو بذار جای من دوست داشتید که مادرشوهرتون باهاتون این برخورد رو داشته باشه

مرضشون چیه اخه، اگر میخوان با اونا بریم بلیط بگیرن مارو دعو.ت کنن استقبال می کنیم

ب مادر شوهر و شوهرت میگفتی من مرخصی ندارم نمیتونم بیام خودتون برید

یکی دوبار ک نری دفعه بعد جرات نمیکنن باهات بیان

 😘Thanks GOD 

عزیزم کلا شما اصل و ول کردی نسیه رو چسبیدی 

وقتی شوهرت عقلش نمی‌رسه واقعا الان گفتن و نگفتنت فرقی نمی‌کرد فقط زندگیت از این به بعد زهرت میشه با این شوهر اونم با تو بد شدش


تو باید این شوهرتو شیر فهم میکردی ک لازم نباشه مستقیم با بقیه درگیر شی 

در تاپیک های پزشکی سوالات مشاوره‌ای میتونید منو تگ کنید 📌   موفق باشید 💚
افرین جنگ اول به از صلح اخر... دمت گرم عشق کردم باهات. ان شاالله از این به بعد درست رفتار می کنن نگر ...

بابا فیونا خانوم از اول میشینه جلو تا اخر؛ اهنگ میذارم میگه این چیه وای کم کن، این جا نریم اونجا بریم، اینو نمیخورم اینو نمیخوام پدسگ

یه سلطه ایه، نصف تروماهای من زیر سرشه، اون همه جیک و پوک مجردی شوهرمو ریخت بیرون جلوی من، باعث شد حر ...

ببین من تجربه دارم هر کی پرو باشه یه مدت جلوش سکوت کنی بعدش یهو جلوش دربیای دیگه جم میکنه خودشو...

شوهرت هم باید بفهمه 

بگو الان چیزی نشده بجای اینکه مامانت از تو ناراحت بشع از من ناراحت شده و تو هنوز عزیز دل مامانت هستی... 

باید زودتر از اینها این مسئله رو مدیریت میکردی شوهر عزیزم 

اره بخون از استرس دارم میمیمر

اصلا نترس ، نه تندی و نه بی احترامی کردی فقط حرف دلت را زدی ....بگو بارها اخطار داده بودم و شما منو نادیده گرفتی الان هم جای اینکه از من بپرسی چی به مادرم گفتی داری دادو بیداد راه میندازی .....من بودم تا داد زد زنگ میزدم مادرش و میگفتم من دقیقا چی به شما گفتم که پسرتون را انداختین به جون من ....غیر اینکه باارامش و احترام حرف دلمو زدم چیزی هم گفتم و شما هم بهتره بجای پرکردن شوهرمن یادبگیرید پشت گوشی حرفتون را بزنید ....بعدم با کمال احترام بگو مادرجان مگه حرف نامربوط یا دروغی گفتم ؟ یعنی ی زن و شوهرجایی برن گناه یا بده که انقدر به چشم شما غیرمنطقی و بزرگ بوده ....ای بابا ،خواستم بشناسمتون ک شناختم ....این هم از پسرتون ک هرچی از دهنش درومد ب من گفت هرچند مهم نیس،گویا شما خانوادتن کسی حرف هرچندواقعیت بزنه و باب دلتون نباشه ترش میکنید....حالام شما اگه خیلی میل ب اومدن دارید حتما باهم دوتایی برید ی بادی ب سرتون بخوره 

سالها دویدم ولی به مقصد نرسیدم ..... برای همه منتظرها و من دعاکنید ....
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792