خواهر شوهرم از آلمان زنگ زد و گفت عزیزم میشه برا من بیس کیلو قورمه و بیس کیلو نعنا جعفری اماده کنی؟
و عرق نعنا و ترشی هلو داری از پارسال؟
دیگه من بچه یسال و نیم دارم ولی چه میشه کرد گفتم باشه چون اونجا نیست ! فقط مغازه عربا دارن که خیلی گرونه
کلا میگفت پفک چیتوز مثلا بسته ای ۲۵۰ تومنه یا ژله فرمند ۱۲۵ تومنه و اینم کلی خرید برد که نخواد ازونجا گرون بخره
وقتی اومد برا پسرم یه ترن چوبی اورد۱۰ اویرو با یه سانستول المانی و یه پک پوره میوه چهار تایی هیپ۵ اویرو و یه تخم مرغ شانسی کیندر ۱ اویرو
و برا شوهرم یه کفش ادیداس ۵۰ اویرو یه تیشرت ورزشی ادیداس ۳۰ اویرو با یه ویتامین فارماتون ۵۰ اویرو
وقتی نیومده بود زنگ رو زنگ و قسم رو قسم که توروخدا نمره پات چنده
از من نه ازون اره خلاصه گفتم ۳۷ و من عکر کردم اوه حالا چی داره میاره
بعد دیدم یه دمپایی ساخت چین از حراجیای مکه خریده!
دیگه من نرفته بودیم تهران استقبالش گفتم بریم فرداییش کاخ گلستان و نیاوران و خیلی دوس داشتم برم ببینم
که اون صب گفت داداش منو میبری تجریش!
خلاصه رفتیمو ازین کوچه به اون کوچه تو نگو دنبال گز تازه پزی داریوشه که شوهر ایرونیش سفارش داده نزدیک ۵ تومن گزو سوهان و... و ۳ و نیم نون سحر گرفت و دریغ از یه تعارف حتی یه تیکه چون فله هم بود دیگه
شوهرمم با مادرش و اون یکی خواهره و پسر من رفتن امام زاده صالح زیارت
منم کیف نبرده بودم و خوب چون پخت بود خیلی دلم خواست
اومدیم برگشت گفت من هوس نون داغ کباب داغ کردم که شد ۸ و گفت من بپردازم که اخه کی میشد؟
شوهرم حساب کرد بعد که اومدیم خونه دیرم در چمدوناشو اورد تو هال بازکرد خوراکیارو جاساز کنه چون قا چاقه بردن خوراکی از گیت تو تیشرتاش جا سازی میکرد نبینن
من دیدم کلی از مکه شکلات دوبی و ... خریده
با ذوق گفتم ا شکلات دوبی مکه هم اومده ؟
با اینکه نزدیک بیست بسته ای بود زود گفت اره و حرفو عوض وزیپ چمدونشو بست و برد و باز یه تعارف نزد!
بعدم دیگا انقدر خسته و هلاک بودیم برگشتیم اومدیم تونه شبم خونه حاریم دعوت بودیمو صبحم برگشتیم شهرمون و هیچ جا نگشتیم
من نمیگم توقعی داشتم ولی چند روز با بچه کوچیک وایسا سبزی پاک کن تو سرما بشور و راس وایسا سرخ و بسته کن که حتی نپرسید خوب پولش چقدر شد یا دست درد نکنه!!!!🙄
شوهرم میگه تو زیادی حساسی
به نظر شما من نبتید ناراحت بشم؟