زیاد ناراحت نشدم چون الحمدلله داشتم، فقط نگرانم که نکنه این روند رو بعد عقد هم ادامه بده
حتی هزینه اردویی که رفتم رو هم گفت برام کارت به کارت کن
من خودم یک درآمد دانشجویی دارم که هزینه باشگاه و کلاس زبان و جاهای مشخصی میکنم و حقیقتاً توانایی اینکه تمام خرید هامو انجام بدم ندارم و اصلا به عهده همسرمه
پدرم با وجود اینکه این ازدواج رو به زور تحمیل کرده، الان حتی جهیزیه هم نمیخواد بده به خاطر اینکه مدام میگه اون لیاقت ندارن و جدا بشیم
خرداد سالگرد ازدواجمونه و همسرم تا الان اصلاً خودش پیشنهاد خرید رفتن نداده تو این مدت که روز درمیون با هم بودیم
هدیه هایی هم که مناسبتی ازش گرفتم به شدت معمولی بودن
من به چشمم نمیومد چون الحمدلله خیلی عزت نفسم بالاست ولی الان نگران و دلسرد شدم
به نظرتون باهاش صحبت کنم؟!