شما بگید مادر مگه نباید از بچه طرفداری کنه

قضیه از این قراره که مادر من فرد بشدت دلسوز و دل رحمیه 

طوری که این اخلاقش یه جور اختلاله که بهش میگن مهر طلبی 

مامانم دیگه واقعاااااا حالمو داره خراب میکنه با مهربونی زیاد

هررررهفته جمعه ها مادر و خواهرش رو میاره بیرون با ما 

و هرررهفته یه چیزی باید درست کنه بیاره بده اونا بخورن 

بارها شده من حالم  خوب نبوده ، رفته وسایل ساندویچ خریده آورده میکه درست کن

تو سرما  ، گرما ، باد ، بارون انگار واجبه 

این درصورتیه که خالم یه آب هم با خودش نمیاره 

و حتی تنبلیش میاد مارو خونش دعوت کنه 

با اینکه ما چند بار چند بار دعوتش بیکنیم

همش در حال سرویس دادن به ایناییم 

اونم چه مادر و خواهریییییییی؟؟؟بارها دلشو میکشنن بازم میره سمتشون 

خالم خیلی ساله شوهرش مرده و با مادربزرگم زندگی میکنه

حدودا ۴۶سالشه 

خیلیی آدم بدرد نخورو پررو و دوروییه

از روز اول همینطوری بود

حتی قبل اینکه ازدواج کنه

بارها جلو من از مامانم بد میگه مثلا به شوخی 

ولی با این حال مادرم فقط بخاطر مادربزرگم میره سراغشون 

 ما خودمون جامون تنگه اذیت میشیم بخدا 

من واقعا دیگه خسته شدم ، مادرم به منم اصراررررر میکنه بیا ، با اینکه من نمیخوام برم ، اونم بخاطر اینکه مادرش ناراحت نشه 

خب اخه هرچیزی حدی داره من نمیگم نبرتشون بیرون بیاره ولی نه هرررررهفته ، ما خودمون جامون تنگه 

اونام میبینن جامون تنگه باز پررو پرو میگن هفته بعد بریم فلان جا  

 مادرم پرروش کرده با محبت زیاد مجرده طوری شده مادرم بخاطر اینکه به اونا خوش بگذره ، راضیه به ما بد بگذره

و اونام از خدا خواسته قبول میکنن 

حتی بخاطر منفعتی که مادرم براش داره محلش میده و حتی الانم خیلیی وقتا از این اخلاق مادرم سو استفاده میکنه که من خیلیییی زورم میاد ، مثلا بری منفعت خودش به دروغ از زبان بقیه حرف میزنه و به مادرم انتقال میده 

ینی واقعا میبینه ما اذیتیم، ولی بازم راضیه که به خودش خوش بگذره ولی ما اذیت بشیم 

انقد پررو شده خالم گه یا جور رفتار می‌کرد انگار نوکر در خونشیم 

داشت بازخواستمون میکرد 

منم جمعه شب از خجالتش در اومدم ، همونطور که خودش باهامون رفتار می‌کرد باهاش رفتار کردم ، چون داره به ما ضرر میرسه 

به خنده و شوخی و جدی گفتم که ما اذیتیم

دیدم اینطوری نمیشه همش به ما بد بگذره و به اونا خوش بگذره 

خیلییییی وقته دارم تحملشون میکنم

بنطر شما من الان نباید انتطار داشته باشم مادرم بخاطر من که بچشم حداقل دیگه نره سراغشون؟؟؟؟؟ 

چون حتی با خود مادرم هم غیر مستقیم بی احترامی میکنه