همونم که محرمیت خوندم پشیمون شدم 😢

بازم خداروشکر 

آره ان شاالله بلا ب دور

اسی اگه برادرشوهرات و پدرشوهرت نبود بچه هاتم اوکی بودن باهاش رسمی ازدواج میکردی؟یعنی از نظر اخلاق، خانواده ، مالی و پختگی و عرضه  اونقدر خوب بود که اون ۵سال رو بتونی در نظرنگیری؟و بخوای برای رسیدن باهاش بجنگی؟

خانواده پدرشوهرت خوبن که این رابطه رو ادامه میدی باهاشون و رفت و امد داری یا از ترس گرفتن بچه هاتن؟

من تاپیک قبلتو خوندم. تا چند صفحه. چرا اخه وقتی نمیخاستی انقدر وابسته کردی ایشون رو یا دوستی طولانی مدت داشتی؟  یا اینکه چرا جدیش کردی؟ همه هم حق دادن به شما. ولی اگر برعکس بود که شما وابسته میشدین و ایشون پشیمون میشدن چی ؟ بازم همه میگفتن خوب کرده ؟ اخه اون خودش گفته دایم باشیم شما گفتین نه. موقت. همه مقصر میکردن آقا رو که چرا موقت کرده و فلان. درصورتی که اون گفته دایم شما گفتی موقت

عزیزم مادر اون اقا زن متطقی و عاقلی هستن یه روز زنگ بزن و تمام دغدغه هات رو بهشون بگو و علت تصمیمت رو کامل کامل توضیح بده...ازش خواهش کن پسرش رو راضی کنه که بی خیال شه و خودش برای فسخ صیغه اقدام کنه 

پسرت چندسالشه نزار بفهمن

عزیزم شما امکانات مالی مثل خونه و حقوق از خودت یا همسر خدا بیامرزت داری؟ نمی‌خوام و دوست ندارم بدبین کنمت، ولی بعضی پسرهای مجرد و خانواده هاشون به خاطر همین امکانات مالی هرچند اندک هم باشه میرن سراغ صیغه و ازدواج موقت یا حتی دائم با خانمی که همسر نداره و با هم تناسبی هم از نظر سن و شرایط دیگه ندارند 

با خوبی و خوشی باهاش صحبت کن و بگو فلانی من پشیمان شدم چون من و تو برای هم مناسب نیستیم 

اصلا جلوش ضعف و ترس نشون نده که وای میترسم پسرام یا فامیل بفهمن چون ممکنه سو استفاده کنه، اتفاقا اگر خواست با این چیزها تهدیدت کنه اصلا نترس و خیلی جدی بگو هر کار میخوای بکن دیگه برام تموم شدی 

نباید این کارو میکردی شاید اون اصلا نیت بدی نداشته وشمارو دوس داشت بنظرم با ی مشاور صحبت کنید ببنید اون چی میگه بعد تصمیم بگیرید کارتون یهویی اشتباه بود حداقل جواب مادرشو می‌دادید ببنید برا تلافی بلایی سرتون نیاره ولی خب شاید قصد بدی نداشته اون طرف