زن پسر خالم زمانی ک تازه عروس شده بود فک میکرد دیوید بکهام تور زده همه رو دیونه میکرد الان یاد یکی از خاطراتش افتادم
من پسرخالم زمانی ک مجرد بود خونشون طرف خونه ما بود محل کارشم با محل کار خواهرم دو دقیقه فاصله داشت بخاطر همین خواهرم ماشین داشت صبحا پسرخالم رو میرسوند
بعد اوایل ازدواجش ک دیگه پسرخالم خودش ماشین خرید و اینا
یک بار منو دید تو خیابون تعارف کرد گفت برسونمت منم گفتم خواهرم اونهمه اینو رسونده هوام خراب بود چی میشه این منو برسونه خلاصه نشستم تو ماشین و پسرخالم منو رسوند
بعد ها ک زنش فهمیده بود یک جنگ جهانی شده بود ک چرا دختر مجرد در نبود من سوار ماشین کردی حالا یکی نیست بگه اون دختر مجرد از صد سال قبل تو باهاش بزرگ شده و مثل داداششه
منم از اونجایی ک اصلا به رو نمیمونم به زنش گفتم ک زمانی ک خواهر من هرروز صبح دو ساعت شوهر تورو میرسوند ک خوش خوشون بود حالا ی بار مارو برسونه به دماغت برمیخوره؟ خلاصه جوابشو ک دادم ولی الان یادش افتادم
کلا جواب این زن پسرخالمو همیشه میدم چون خیلیی پرروعه همیشه از بددلی مردا حرف میزنن ولی بددلی زن سبت به مردا ها هم خیلی بده