بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
این تفکرات تاریخ انقضاش گذشته فاسد شده خیلی جاها دور ریخته شده
بنزین میزنه جرم که نمیکنه فکر بد کنیم
اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر میکنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی میکنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
بنزین زدن هم مثل بقیه کارها. زن ببینی داره از خودپرداز پول برمیداره زشته بنظرت؟
ذهن هاي بزرگ درباره ي ايده ها صحبت مي کنند، ذهن هاي متوسط درباره ي رويداد ها حرف مي زنند و ذهن هاي کوچک درباره ي ديگران! هرکه را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست ، بی شهادت ، مرگ با خسران چه فرقي میکند.. هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران جانم فدای اسلام جانم فدای قرآن حزب الله پیروز است اسرائیل نابود است
من که میرم پیاده نمیشم میگم کارکنان اونجا برام میزنن یه پولی هم به اونا میدم خودم راحت نیستم پیاده شم نمیدونم چرا.از اول بابام بهم گفت اینکار رو بکن منم انجامش میدم
چرا باید بد بدونیم؟اونم الان؟ تو ابن عصر؟این تفکرات تاریخ انقضاش گذشته فاسد شده خیلی جاها دور ریخته ...
مرسی که زحمت نوشتن افکار منو کشیدی😉
سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "