من چندتا جاری دارم
چند روز پیش زایمان کردم مادرشوهرم زنگ زده همه جاریا رو خبر کرده، بعد فقط ۲ تا از جاریام اومدن بیمارستان سر زدن !
۳ تای دیگه نه زنگی زدن نه اومدن بیمارستان نه هیچی!
(چندساله کله ی مادرشوهرمو کچل کرده بودن که چرا این عروست بچه دار نشده و مشکل داره و... ؟ مادرشوهرم جواب پیدا نمیکرده بده بهشون بس‌که پیگیر بودن😅)
خلاصه مادرشوهرم خیلی تعجب میکنه چرا خبری از اینا نیس! از برادرشوهرام میپرسه خبر دارین فلان داداشتون اولین بچه اش بدنیا اومده ؟ گفتن نه! از کجا میخوایم خبر داشته باشیم و تازه از تو میشنویم!
نگو خانماشون ۳ روزه به شوهراشون نگفتن وپنهان کردن این قضیه رو! که یه موقع شوهراشون یه تبریک خشک و خالی هم نگن به داداششون
به نظرتون این رفتارشون از حسادته؟ یا قلب سیاهشون؟
قبلا هم سر کوچیک ترین چیزا حسادت داشتن وطوری که نمیتونستن ظاهرشون رو حفظ کنن من نفهمم‌از حسادت دارن میترکن ، ولی این داستانش فرق داره و بچه هستش، دیگه آخه بچه خودشون هم دارن چیزی نیس که اونا نداشته باشن و به اینم حسادت کنن
