2777
2789

سلام خانما لطفا هرکس که تجربشو داره بهم کمک کنه 

واقعا از مدرسه رفتن و نحوه درس خوندن دخترم خسته شدم.صبحا ساعت یک ربع به ۷میرم همسرم میرسونم اداره و برمیگردم دخترم رو بیدار میکنم تا ۷ و نیم اونو ببرم مدرسه.مدرسه نزدیک خونست دوتا خیابون بالاتر ولی خیلی باهاش به چالش خوردم همش جنگ و دعوا داریم امروز صبحم از دستش ناراحت بودم و کلی سرش غر زدم.خیلی دیر بلند میشه اصلا برا اینکه کاراش بکنه اینقدر فس فس میکنه و طول میده خودم باید برنامشو بزارم خودم باید مو شونه کنم ببندم.همیشه هم دیرتر از بقبه میرسم.درس خوندنشم که فقط منم که دارم زور میزنم همش دنبال بازی و تفریحه.دخترم نه سالشه کلاس سوم 

امسال فقط من هلش دادم که درس بخونه علاقه به درس داره اکثر شبا از بس شماتتش میکنم باعث بیخیالی هاش عذاب وجدان میگیره میشینه گریه میکنه که مامان من خیلی تنبلم میترسم اخرشم ادم موفقی نشم.شبا تصمیم میگیره فرداش اخلاقشو درست کنه ولی فردا از مدرسه میاد باز همون اش و همون کاسه.اینم بگم پدرش خیلی بداخلاقه و کلا ادم گیر و رو اعصابیه .داعم میگه کج نرو راست نرو بشین نکن نخور ندو .اجازه هم نمیده من باهاش درس تمرین کنم اگر زیاد تو اتاق کنارش بشینم دعوا میشه و...

بي شک مظلوم ترين فرد تاريخ استآنکه شب ها يک تنه،بدون سلاح،با يک لشکر دلتنگی میجنگد...!

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

درست میشه 

دخترمنم تاکلاس چهارم پنجم همین بود  

بعدش واردفازرقابت باهمکلاسی هاشد منم بیخیالش شدم الانم اصلاکاری باهاش ندارم 

دوره ی ابتدایی همینه براهمه 

جلوی باباش ازش تعریف خوب کن نذارسرخورده وبی اعتمادبه نفس بزرگ بشه 

سخت نگیر هنوزم بچه است طفلک

خب یه سوال شوهرتونو چرا شما میبری میرسونی؟

چون مسیر اون دوره از خونه کلا باید دوتا چهار راه ببرمش بالاتر اداره راس هفت اونجا باشه.براینکه ماشین دست منه و خرید و کارای خونه با منه عصرام باید برم دنبالش بیارمش

بي شک مظلوم ترين فرد تاريخ استآنکه شب ها يک تنه،بدون سلاح،با يک لشکر دلتنگی میجنگد...!
چون مسیر اون دوره از خونه کلا باید دوتا چهار راه ببرمش بالاتر اداره راس هفت اونجا باشه.براینکه ماشین ...

چه حوصله ایی داری ماشین بده خودش هم هرید کنه هم بیاد خونه تنبل بار میاری شوهرت مث خواهر من بس کرد الان عادت شد شوهرش بازنشست شد همچنان بیچاره خواهرم همه کارا خونه دستش شوهره لم داد خونه

درست میشه دخترمنم تاکلاس چهارم پنجم همین بود بعدش واردفازرقابت باهمکلاسی هاشد منم بیخیالش شدم الانم ...

اتفاقا خیلی هواشو دارم همش تعریف و تمجید ولی خودشم میدونه دارم بیخودی میگم.باهوش تر از این حرفاست دست منو خونده و کلا راحت سواری میگیره

بي شک مظلوم ترين فرد تاريخ استآنکه شب ها يک تنه،بدون سلاح،با يک لشکر دلتنگی میجنگد...!
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز