از چی خیلی ازار دیدید؟
چه کودکی چه بزرگسالی
کمبود محبت
طرد شدن
جنگ و دعواهای پدر و مادرم
آثارش از وجودم پاک نمیشه
خیانت باورش برام خییلی سخت بود تو شوک بودم
بیکاری
تصادف
شراکت اشتباهی بدترین ترومای زندگیم ودن
زیادن و دلم نمیخواد یادآوریشون کنم.
فقط پذیرفتمشون و باهاشون کنار اومدم.
هر موقع شوهرم میاد خونه مادرم هزار برابر بیشتر استرس میگیرم که رفتارش باهاشون خوب باشه😔
من همه زندگیم تروما بوده
اولیش قطع ناگهانی پای بابام
یکسال بعد پاشیدن زندگی خودم و بچم
بخاطر صیغه کردن یه لجاره
بعد از ازدواج تا دو سال حدودا هرروز یه شوک جدید بهم وارد می‌شد
اونقدر تحت فشار بودم اون مدت که یه بخشهاییش از حافظه م پاک شده
دعوا با صدای بلند
الان یکی صداشو برام بلند کنه میرم پشت سرمم نگا نمیکنم . حتی حوصله ندارم یکی پیشم دردو دل کنه . از هرجا ک غمو غصه باشه بیزارم خیلی اذیتم میکنه این مسئله . ی مراسم ختم میرم نهایت میتونم ده دقیقه واستم انقد ک نمیتونم سروصدا تحمل کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز