بنظرم به چیزهایی که تاثیرگذار هست رو مینویسم
مرحله اول که سنین خیلی پایین هست:
1. رابطتون با بچه خوب باشه و محبت زیادی باشه و واقعا براش وقت بذارید
2. خودتون واقعا باور و ایمان قلبی داشته باشید به دین و عمل کنید و بچه توخونه ببینه شما رو
در نتیجه بچه چون شما رو دوست داره اونم از اعتقادات و کارهای شما تقلید میکنه مثلا دلش میخواد مثل نماز بخونه یا روزه بگیره دوست داره سحری بخوره(من مامانمو خیلی دوست داشتم هرکار میکرد دلم میخواست بکنم مثلا یادمه 5 سالم بود حدودا و داشت گوشت پاک میکرد من هی اصرار میکردم کارد رو به من بده منم گوشت ها رو ببرم(!). یا وقتی جارو میکرد میخواستم جاروبرقی رو بده به من که من جارو کنم. یا موقع سحری با شنیدن کوچکترین صدایی بیدار میشدم که مثل اونا روزه بگیرم و بعد ظهر که میشد مامانم باید به زور و اصرار بهم چیزی میداد تا بخورم و من ول کن نبودم میخواستم روزه بگیرم.)
3. کلاس قرآن یا کلاس هایی ثبت نامش کنید که تو این فضا ها هست و آموزش ببینه
4. یا خودتون قصه و کتاب داستان براش بخونید مثل کتابهای داستان امام ها و پیامبران که برای بچه ها هست. یا کتابهایی که احکام برای بچه هاست و گفتن حلال و حروم.
5.و گفتن دلیل اینکه چرا اینکارارو باید انجام بدیم؟ و جواب دادن به سوالاش ینی از همون بچگی با دلیل کارا رو انجام بده نه فقط تقلید
مرحله دوم: بزرگتر میشه و میرسه به سنین نوجوانی و جامعه رو بیشتر میبینه، بیشتر فکر میکنه و براش سوال پیش میاد
که اینجا یا خودتون در حد توانتون سعی کنید کمکش کنید که جواب سوال هاشو رو پیدا کنید یا از کسی کمک بگیرید. یا مثلا کتاب بهش بدید بخونه.
و صبوری خیلی مهمه چون خیلی جاها باید صبور باشید در مقابل رفتارهای نوجوانیش، و تحمل کنید، مثلا اگر پرخاش کرد سریع باهاش وارد بحث و جدال و دعوا نشید، سکوت کنید و چیزی نگید اون با گذر زمان خودش پشیمون میشه.
اولین قدم دور شدن بچه ها از دین اینه که رابطه شون با پدرمادرشون بد میشه.