واقعیتش اینه حساب بابام بسته شده نتونستیم ببریم متخصص ،فقط عمومی بردیم ک گفتن ببرین متخصص لوزه اش هست و شاید عمل میخواد ینی لوزه اش هست؟
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه
بله عزیزممن الان تو همین شرایطمدیشب اصلا نخوابیدم از تب و بدن درد
لوزتون هم باد کرده؟
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه
دکتر گفته از لوزشه بعد شما از نی نی سایتا نظر میخواین؟مثلا من بگم لوزش نیس حرف منو قبول میکنید؟
دارم دیوونه میشم واقعا
بچه داره تو تب میسوزه
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه
۱ — در مورد خودم هر چی لازم بوده اینجا نوشتم البته معلوم نیست کدوم درست و کدوم غلطه ماهیت فضای مجازیه ۲ — چرا ناراحت ؟ چرا عصباني ؟ درست بپرس جواب ميدم ۳ — مرزها و مهم ها انسانیت و ادبه نه جنسیت و پول و سواد و دین و قد و پوست و قومیت و زبان و ..... ۴ — اگر پاسخ عزیزان رو ندادم یعنی تعلیق شدم ، تمام .
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه
من لوزه دارم اول با تب و لرز و تورم لوزه ام شروع شد بعد شد عفونت گوش و سینوزیت و بدن درد و... هشت رو ...
شما الان این مریضی رو دارین؟
حالتون بهتر شده؟
بچه همش ناله میکنه نمیتونیم الان دکتر ببریم
جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...گاهی آدمها رو میفهمی،ولی کسی نیست که خودت رو بفهمه. شاید یه روزی تو دل یه سکوت، یه نفر پیدا بشه که قصهی بیصدا بودن تو رو شنیده باشه