زنعموم که با مامانم خوبه خودش به ننه باباش دره میره بیرون
مادربزرگم اینا رفتن دریا با دوتا از عموهای دیگم
مامانمم چون اون زنعموم نیست نمیاد میگه خودمون بریم بیرون سبزه بندازیم برگردیم
منم گفتم با شما جایی نمیام
واقعا ازین کارا و فتنه بازیا خسته شدم اون رنعموم خودش با خانوادش رفت تفریح مامان احمق من مونده خونه