منخودم دیوونه گربه هام. ولی نمیخوام اذیتشون کنم که چون میخوام گربه داشته باشم
خواهرم و بابام دیروز سر کوچه مون یه گربه رو پیدا کردن که انگار ولش کرده بودن چون تو جعبه بوده.
بعد بابام که وسواس داره ولی خواهرم هی گریه کرده اوردنش. کثیفهههه. انداختنش انباری. بعد من دیشب براش شیر خشک هم گرفتم هی دادم. اونقدری بزرگ هست که خودش شیر میخوره از تو ظرف.
دیروز هی گفتم یا ولش کنین بره یا بزارین دیوار یکی بیاد ببرتش حداقل مواظبش باشه. گوش نکردن
الان با کلی منت و همه چی بدون شیر گذاشتنش تو یه جعبه تو ماشین داریم میریم مسافرت😭
اینم هی صدا میکنه دلم ضعف میره
غذا که رو شیرش نوشته هر ۴ ساعت یبار بهش بدین فک نکنم گشنش بشه فعلا ولی طفلی میخواد بیاد بیرون. گریم گرفته