من یه استاد جوان دارم ۳۷ سالشه منم ۳۰ سالم هست
هفته قبل براشون یک مقدار سوغات یزد بردم حدود دو میلیون تومن
بعدش بنده خدا دعوتم کرد یه چیزی بخوریم که جبران کرده باشه ولی من قبول نکردم
حالا دوستام گفتن با هرکس از دانشجوها که بهش بگه و بخواد میره کافی شاپ برای مشاوره دادن واسه اپلای کردن و کلا توی کار اپلای هستش
تو فکر شدم برای شام دعوتش کنم که سوالاتم رو هم بپرسم ازش
و اینم بگم کلاً دوستامم بهم گفتن مهندس فلانی روی تو کراشه
دعوتش کنم چه کارایی کنم که ذهنش درگیر من بمونه.؟؟؟ 🤪
اصطلاحا چطوری مخش رو بزنم؟ 😝🤪😜
خیلی مرد خوبیه منم دختر خوبی ام ثواب داره والا 🤪🤪
توروخدا اگه چیزی بلد هستید بگید
همونجا که سوغاتی رو بهش دادم و دعوتش رو رد کردم گفتم نه من اصلا راضی به زحمت شما نیستم و اصلا هم اسم جبران کردن رو نیارید توروخدا
گفتم ولی من خودم چون سوال دارم در مورد اپلای و ... یک شب اگر اجازه بدید وقتتون رو میگیرم
اونم گفت چشم من خیلی خوشحال میشم بتونم کمکی کنم بهتون
بعدم حتی گفت فعلا اجازه بدید من اول جبران بکنم زحمت شما رو بعدا در مورد اپلای هم صحبت میکنیم
بابا آدم محترمیه اصلا بخدا مفت خور و اینجوری نیست
خیلی مرد گلی هست
میشه راهنماییم کنید اگر چیزی بلدید در این مورد ممنونم