انگار مسخرم میکردن🥲🥲 خب دکترم گفته استراحت مطلق کن دوهفته پیش لکه بینی داشتم به خاطر همون وسواسی شدم و اگه جایی هم برم آروم قدم برمیدارم خالم میگف خوبه هشت ماهت نیست
دیروز هم داشتم از حیاط مادربزرگم میومدم بیرون ی لحظه برگشتم پشتمو نگاه کنم دیدم دختر خالم ادامو درمیاره خالمم از خنده داشت غش میکرد
دختر خالم طلاق گرفته دارن از حسودی میترکن
تو فقط سلامت بچت برات مهم باشه تماااااام
بارداری مگه حسودی داره ؟
خب استراحت کن حالا چرا راه افتادی خونه این و اون!!!!
توجه نکن. دیگران مهم نیستن
سعی کن باهاشون در ارتباط نباشی. اولویت خودت و سلامتت و زندگیت باشه
باهاشون حرف نزن وقتی برو خونه مادر بزرگت که اونا نباشن
بذار مسخره کنن
خودشونو مسخره میکنن
علی الخصوص زن حامله رو
باید از خدا بترسن
برات مهم نباشه
ولی کینه هم نکن برای بچه خوب نیست سعی کن فکر راحت و آروم و مثبتی داشته باشی
بهشون توجه نکن اصلا برای ارامش روان خودتم ک شده ازشون فاصله بگیر
همونجا باید میگفتی یکی میخواد ادای تو رو در بیاره خدا زده تو داری ادای منو درمیاری هاهاهاها ببین دنیا چی شده
بیخیال حرف زیاده تو توجه نکن !
چندسال پیش دختر خالم توشرایط شما بود یکی دیگه از دخترخاله هام اداشو دراورد وهمه خندیدن،امسال همون دخترخالم حامله شده و خونریزی داره و استراحت مطلقه ودقیقا مثل اون یکی دخترخالم راه میره
حتی برگشت خودش بهم گفت یادته فلانیو مسخره کردم الان سرخودم اومد
