سی سالمه مجردم
بیماری روانی ارثی دارم که سال هاست منو از بقیه مردم دور کرده
فقط تو خودمم و از واقعیت دورم
از دوازده سالگی اینجور شدم
خیلیا در فامیل هم اینجورند مثل پدرم
اما این ها به کنار
دوستم همکلاسیم بود
ارشد دانشگاه تهران رفت شرکت زده با همکلاسی دانشگاهش
البته خیلی هم زحمت میکشید.
دلم به حال خودم سوخت زندگیم مثل بقیه نیست
ای کاش این بیماری رو نداشتم