2777
2789
عنوان

دیگه دوست ندارم به مادرم زنگ بزنم

211 بازدید | 12 پست

چون حس میکنم دیگه حرف مشترکی بینمون نیست  یا اصلا دلم نمیخواد برم خونشون البته اوناهم همین طور اصلا تعارف هم نمیزنن بیا ،برم هم خونشون حس میکنم دیگه به اونجا متعلق نیستم نمیدونم چی شد که اینجا رسیدیم

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

۱۷ساله ازدواح کردم وخونه هامون هم ۱۵دقیقه با ماشین فاصله داره اما ۳روز مونده به رمضان ازخونشون اومدم


 

مامانم فقط اگه کاری داشته باشه اجازه داریم بریم

ما فقط سالی سه بار شام خونشون هستیم

اونم اینقدر اخم و تخم میکنه آدم میگه فقط زودتر برم خونم 

خب نرو وقتی حالت گرفته میشه قطع رابطه نکن اما زنگ نزن نرو خونشون ببین پیگیرت میشن

میگم چند وقتیه نرفتم روزی هم فقط یبار زنگ نیزنم که فکر نکنن قهرم،ولی اصلا پیگیر نیستن چرا نمیای یا سرد شدی،اصلا براشون مهم نیست البته الان خوشبحال مادرمه چون میگه عاشق سکوت خونه ام

خیلی دلم میخواست مثه باقی مامانا باهم مهربون باشه یا توجه کنه یا لااقل نیش نزنه ولی هر موقع میرم پیش ...

مامان منم همش میگه دخترای مردم برا مادرشون عیدی طلا یا گاز ولباسشویی اینجور چیزا میگیرن دخترای منم هنر کنن ۵۰۰تومن میدن حالا انگار خودشون جیکار کردن واسه ما ،۱۷سال پیش یه جهزیه معمولی دادن بدون مبل وتخت بعد اون هم تا حالا یه هل پوک ندادن

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792