صب پاشدم تن تن کارامو کردم ماشینو برداشتم رفتم بال مرغ بخرم تازه چن جا رفتم‌گفتن دیر اومدی تموم کردیم😐 درحالی ک تازه ساعت ۴بود اخر یجا پیدا کردم ۴کیلو خریدم با ذغال و خوراکی و...اومدم خونه همشو مزه دار کردم ب شوهرم‌گفتم حالا تو پاشو سریع برو ماشینو بنزین بزن تنگ قلیونم شکسته یدونه تنگ بخر بیا اونم رف خرید اومدهیچ نگف فردا ۱۳بدر نیس .تازه میخواستیم وسیله واسه فردا آماده کنیم خالم زنگ زده فردا میاییم عید دیدنی منو شوهرم سریع رفتیم تقویم نگا کردیم دیدیم دو روز مونده تا ۱۳ انقد خندیدم🤣نمیدونم چطوری پیش خودم حساب کتاب کردم ک فک کردم فردا ۱۳بدره خخ تازه مرغ فروشیا چرا گفتن بال تموم شده ؟!!🤣اینجوری گفتن منم مطمعن تر شده بودم وای چقد ضایع شدم خخ
حالا شوهرمم ریلکس نشسته بود فیلم نگا میکرد گفتم اصلا همکاری نمیکنیا نه بچه نگه میداری ن کمک میکنی کم مونده بود دعوامونم بشه😂
منم همینطور فک کزدم😂😩
😂😂😂
ما هم امروز رفیتم خرید ولی مرغ فروشی پر بود
جاری منم فکر میکرد فرداس تازه من گفتم پس فرداس باورش نشد.یکی یکی از همه پرسید😂
مرغ کامل بهتر از بال مرغ نیست؟
اشکال ندارد فردا هم برین سیزده هم برین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز