2777
2789
عنوان

طلاقمو بگیرم بهتره یا بمونم

119 بازدید | 5 پست

سلام بچه ها من چند بار اینجا پیام گذاشتم میشه خواهرانه منو راهنماییم کنید سه ساله ازدواج کردم همش برای عذاب بوده این زندگی و زجر همش تو فکر جدایی هستم و فقط توافقی راضی میشه شوهرم اونم مهریه رو کامل ببخشم و طلا یه مقدار کم که خریده رو بردارم به جای مهریه و تمام به زور و مجبوری دارم تحمل میکنم نه خودش نه خانوادش هیچ چیز مثبتی ندارن جز روان مریضشون که منم دیوانه کردن احتمالا صددرصد اختلال روانی با خودشیفته دارن اصلا مغزم مثل گذشته کار نمیکنه مشکل روحی روانی گرفتم حواس پرتی گرفتم نشخوارفکری همش سرم انگار خالیه توش و انرژی ندارم و مجبورم بخوابم همش شوهرم یه مادر پیر داره تو یه ساختمونیم فقط اذیت کرده منو و عذاب داده و انگار خودش و پسرش به ظلمایی که میکنن آگاه نیستن دائم تیکه تحقیر بی احترامی چون عروس کوچیکم خودش و دختراش و کل خانوادش اصلا منو دوست ندارن و حس بدی میگیرم ازشون غریب هستم کسی هم ندارم پدرو مادرم که فوت شده هیچ کس رو ندارم نه حامی و پشتی این حس تنهاییم کنار اینا بیشتر هم میشه دخالتون فضولی جنگ و دعوا انداختن تو زندگی ما مثلا مادرش دائم یه بهونه میاره دعوا درست کنه تو جمع نشستیم عنگ دزدی می‌زنه به عروساش وخودشو دختراش سو استفاده مالی و همه جوره میکنن از شوهرم انگار کلا ماله اوناست من نقش شوهر در زندگیم نمیبینم نه تفریح داریم نه بیرون تا جایی می‌خوایم دونفره بریم مادرش خودشو میزنه به مریضی که نریم یا میریم هزار دفعه زنگ میزنه بهونه درست کنه برگردیم بخوایم دونفره بریم یه دور بزنیم خواهراش خونه مادرشون باشن زود شوهرم میگه به اونا هم بگم حاظر بشن می‌خوایم بریم بیرون با هم بریم اصلا درکی نداره و نمی‌فهمه هیچی شوهرم عینه مادرشه اخلاق رفتار روان مریض دائم دنبال بهونه کردن کنترل کردن من همه چیز منو عوض کرده باز گیر میده و اختیار تو پوشش و هیچی ندارم و نه می‌زاره برم سرکار حداقل از این محیط متشنج دور بشم فقط تا باشگاه برم و بیام خودم تو شهر بزرگ شدم و بچهیه شهر دیگم اینجا قبلا روستا بوده الان جزوی از شهر شده از نظر خودش هیچ مشکلی نیست و من سخت گرفتم ولی از مشکل اون ور تره اینایی که براتون گفتم همش یه حرف برای گیر دادن داره همش میگه در اختیار من و خانوادم باش و انگار برده گرفتن کلا باید به روش اینا جلو بریم هیچ گوش شنوا برای حرفای من نداره و شب می‌خوابه یهو صبح میشه می‌ره تو قیافه و بی محلی به من و قیافه میگیره تا سر سفره حرف میزنم بلند میشه داد و بیداد و در میکوبه و مشت میکوبه به دیوار می‌زاره می‌ره و تشنج درست می‌کنه تو خونه غذا نمیخوره و خون به جیگرم می‌کنه دائم دنبال بازی روانی راه انداختنه انگار یه چیزی تو مغزش کم میشه که دعوا درست کنه اونو به دست میاره برخلاف خودش و مادرش و خانوادش باشم وسیله می‌شکنه جنگ به پا می‌کنه منو میندازه بیرون مشت گره می‌کنه و بعدش هم باز آگاه نمیشه که کارش بد بوده واقعا موندم چیکار کنم

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

طلاق در صورتی خوب که بدونی بعدش  وضع  زندگیت  از این که هست بهتر میشه وگرنه فقط انگ مطلقه بودن به مشکلاتت اضافه بشه  چه فایده داره

نگران فردایت نباش..  خدای دیروز وامروز خدای فرداهم هست. اگر تو اولین بار بندگی میکنی او قرن هاست خدایی میکند. 🌷 
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز