کلا مشکوکه برای خودش داستان میسازه
چند سال پیش صبح رفته بود دستشویی من خواب بودم در از پشت بسته شده بود
در میزد منم بیدار شدم در رو باز کردم
حالا میگه اونموقع تو یه پسری رو آورده بودی در خونه در رو بستی که نبینم با هم چه کار میکنید
من بیرون همیشه مسخره نیشم که معاشرت بلد نیستم
حتی دانش اموزام هم منو مسخره میکنند
من عرضه ندارم دوست دختر داشته باشم چه پسر