2777
2789

ده سال ازم کوچکتره 

دیروز با خواهرم مهمونی گرفتیم خونه مادرم. 

بعد داشت با مامانش می گفت فلان چیز بشه یه مهمونی بدیم 

بعد من به شوخی گفتم نامزدی اینا 

گفت می خواستیم بهت می گفتیم نپرس 

خیلی دلم شکست کلی حرف بارم کرد می تونست مودبانه بگه 

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

چن سالشه

پیج واژینیسموس دات آی آر(v a g i ni smus . irr) برای همه ی خانومها مفید و داشتنش ضروریه حتما مطالبشو دنبال کنید👌🏻چشم ها راشاید بتوان نابود کرد اما اندیشه را هرگز... از اونجایی که یادمه، همه فقط خواستن برن بهشت،هیشکی نخواسته بسازه بهشت🌚تو بگو بهشت چی شدش؟ اینجا هرکی مرد که رفتش زیر خاک..!!!!
بیشتر ببینید
چه بی ادبه.خواهرت چیزی بهش نگفت؟!من جای خواهرت بودم یکی میخوابوندم توو گوشش که دیگه با خالش اینجوری ...

نه هیچی نگفت هیچ اونم ازش حمایت کرد 

بعد خواهرم گفت شوهرم میگه فلانی یعنی من 

همش می پرسه چی شد چی شد 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792