من تو جمع خانواده ی شوهر خیلی غزیبم دلیلش هم همین جاری های بیشعومه دوتا هستن با مادرشوهر تو یه ساختمون زندگی میکنند اموالمون هم شریکیه اونا قبل ما عروسی کردند چون براماهم جا نبود برامون یه حا دیگه خریدند به خاطر همین خیلی حسادت میکنند پر رو پرو رفتار میکنند با هم صمیمی میشن که من بسوزم مادر شوهر و خواهر شوهرامم دهن اونا رو نگا میمنه اونا رو لوس میکنه منم به خاطر شوهزم مجبورم برم ولی تو جمعشون تنهام همیشه دیگ نمیدونم چکار کنم دعا کنیم خدا برای منم یه دوست پیدا کنه
کلا با خانواده شوهرخوش نمی‌گذره و هیچ کسی از خانواده شوهر خوشش نمیاد
خب شما هم باید خودت قاطی بشی باهاشون
کنار همسرت بشین و مثل دوتا رفیق باشید و بگو بخند کنید
ای جان
غصه نخور گلی به همسرت بگو وقتایی که میرید اونجا و تو حس غریبی میکنی، اون هواتو داشته باشه
منم مثل شمام بااین تفاوت که به یه ورمم نیست.اتفاقا اونا حسودی میکنن به زندگیت که میخوان بچزوننت پس توهم سگ محلشون کن
دختر جان تا الان شاید چهار پنج جبار تایپکتو دیدم چرا آنقدر مهر طلبی، منم مثل شما بودم بعد دوازده سال به این رسیدم اصلا نباید خانواده شوهر رو برای صممیمت انتخاب کرد، آنقدر خودتو سرگرم کن بیخیال اونا بشو ، سنت کمه بیشتر بخاطره اون
نی نی بیار😍
رفیقت همسرته گلم
منم همینجورم
ولی توهم خودتو بگیر زیاد صمیمی نشو
بهتر ک صمیمی نیستی والا چیه همش ضرر هستن
عین منی همیم الانم دارم حرص میخورم
با این تفاوت که من پیششونم چشمشون عادت کرده جاریم دوره اونو لوس میکنن درحالی که جاریم با وضعیت فجیعی عروسیشون شدولشون کن بقول شوهرم وون لق همشون
بجاش میشینم می‌چسبه به شوهرم انقد بگو بخند میکنم بما نگا میکنن
چون هرچی خوبی کردم ندیدن دیگه کار نمیکنم بیارن بخورم جمع کنن لیاقت ندارن
باز تو خوبه که تو جمع خانواده همسرت تنهایی ، من تو خانواده خودم هم تنهام و عید رو تنها موندیم
توان رفت و آمدتو فقط کمتر کن
اونا حسادت میکنن که شما خونت جداس ازشون و راحتی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز