ن اصلا
والا ما خود مادر بچه ایم اینهمه مشکل پیدا میکنیم سربچه
حالا تو که مادرشون نیستی واویلا
هرکارم کنی دستتم تاارنج بکنی توعسل باز برمیگردن حرفایی میزنن ک دلتو میشکنن
ازطرفی اول زندگی دوستداری باشوهرت وقت بگذرونی جوونی کنی شیطنت تفریح کنی اصلا شرایطو موقعیتشو نمیذارن برات پیش بیاد هیچ وقت نمیتونین اوقات دونفره و تنهایی داشته باشین همه چی تودلت میمونه افسرده میشی
بابای من بچه اول خانواده اشه و همیشه جورکش برادراش بوده و هست و خواهد بود از بدهیاشون بگیر تا کار و نمیدونم دعواهاشون نریض شدنشون طلاقشون اعتیادشون همه چیزشونو تا الان که خودشون مرد گنده ان بابام باید رفع و رجوع کنه واقعا تمام زندگیشو حروم اونا کرده
اصلا این کا د رو نکن که رنگ و روی آرامش نمی بینی
خیر اشتباهه ..ب عنوان ی مخاطب متنتو بخون ببین ی دختر با این فرد ازدواج کنه درسته !
من که ابدأ تحمل همچین شرایطی رو ندارم
مردا همینجوریشم رو اعصابن چه برسه اینطوری
ابدا... کلی مشکلات ایجاد میشه
فکر کردنش هم سخته
این بچه هنوز سنش کمه !!
احتیاج به توجه داره
اماااا بزرگتر که بشه
... خودت هم بچه بیااااری
اونوقت می بینی که کم کم توجه شوهرت
میره سمت بچه ی خودت
ببین من این کارو کردم
و حرف ها شنیدم ، هنوزم میشنوم
ولی همش بستگی داره به خودت که چطور با اون بچه کنار بیای چون امانته و اینکه کلا بتونی مدیریت کنی دیگه
ولی میگم قضاوت خواهی شد اونم زیاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز