چند روز پیش یک چیز برگ ریزون در مورد افرادی که وارد رابطه و زندگی دیگران میشن متوجه شدم 😶🍃

من یه مورد دیدم ک دختره خانواده خیلی خوبی داشت ولی خانوادش نمیدونستن خودشم تاچندسال نفهمیده بود و تو اون چندسال وحشتناک عاشق شده بود و خیلی اذیت شد طفلک

و متاسفانه خانواده پسره هم خیلی با پسرشون برای این دروغ همکاری کرده بودن 

ینی میگم یکمیم از چشم اونا ببینیم.اونام لابد خیلی نادیده گرفته شدن خب بالاخره اونام آدمن.من نمیگم موجه و درسته میگم یذره هم بیایم از چشم اون نگاه کنیم.بالتخهر خدا به ما زنا هم نیاز مالی هم عاطفی هم مالی داده .ی زن تا کی وایسه ی نفر بیاد. تازه خیلیا ک دنبال پول و ماشین و خونه و عروسی و طلا هستن ولی این بنده خدا می‌گفت فقط دنبال کسی بودم ک شغل خوب و مناسب داشته باشه ن طلا ن خونه ن مهریه نمی‌خواستم فقط میخواستم زندگی کنم همین.ولی قسمتش این شد.خودشم وسطاش هی ناراحت میشد ولی خب اونم لابد چاره ای ندیده.نمیدونم منم ولی اگر بد و مکروهه پس چرا انقد بیوه و مطلقه داریم ک اینکارو میکنم پس لابد نیازشونه 

دیگ نمیدونم اون میگفت ولی خب دیگ.ادم چبدونه.شاید خود آدمم یروز جای اوت قرار بگیره نمیدونم الان همه میگن قضاوت نکن.منم بهش گفتم ناراحت نیستی زنش شاید بفهمه ناراحت شه گفت چرا میشم ول خب  چیکار کنم 

توجیهشون این بوده که زن مرده زن خوبی نیست و نمیخواد که تغییرم بکنه 

ولی دختره واقعا نابود شد 

بله درسته ولی من خیلی از زنهایی را دیدم که خیانت شوهرشون را فهمیدند و خودکشی کردند

مساله فقط ناراحتی نیست خیانت دیدن ورای همه اینهاست

درسته شاید خدایی نکرده همه ما در اون موقعیت باشیم و همچین کاری کنیم اما در اون صورت ما هم کار اشتباهی انجام دادیم و احتمالا کار خودمون را توجیه کنیم مثل بقیه 

برعکسش بیشتره 

یعنی خانواده هم مخالفه و ناراضی 

چطور جلوشو بگیرن زندانیش کنند؟ بکشن؟ آدم بالغ اگه چیزی رو بخواد کسی نمیتونه جلوشو بگیره جز قانون که در این مورد قانون هم مخالفت و مجازاتی در نظر نداره

متاسفانه توقع مردها بالاست مثلا مردی که طلاق گرفته یا سن بالاست میاد زن جوون و مجرد میگیره. خب این طوری زنهایی بیوه و مطلقه تنها می‌مونن  

دخترعموم زنداداشم بود.وقتی ب داداشم خیانت کرد و با مرد زن دار رفت.بعد از چندوقت اونو از پسرعموم وزنعموم خواستگاری کرد.درحالیکه همسر و ی دختر داشت و زنداداش منم دوتا پسر داشت ک برادرم نگشون داشت...متاسفانه فک کردین شرط زنعمو و پسرعمو برای ازدواجشون چی بود؟بروخانومتو اول طلاق بده بعدش بیا دختر مارو بگیر

این خانوم میگفت چون من پدرم مستضعف بوو هیچکی قبول نمی‌کرد ن فامیل ن همسایه ن اونایی ک سنتی میومدن.میگفت منم چهره خیلی زیبایی نداشتم به هرحال  آدما باهم متفاوتن.شاید یکی بتونه کنار بیاد ولی شاید یکی نتونه.منم باهاش صحبت کردم ک آره برو با مجرد و اینا ولی این بنده خدا میگفت چاره ای ندارم کسیو ندارم میگفت عمو دارم دایی دارم ولی انگار غریبم هیکس کمکم نکرد.میگفت این اقام از محل کارم پیدا کردم.میگفت اولش محل ندادم ولی خب فکر کردم ک منم آدمم کی منو درک کرد فردا ک بشه چهل سالم حتی پیرمردان نگام نمیکنن.ولی بنظرم تو این ازدواج نکردن این چیزا دیگ عادی بشه کم کم.ینی کم کم دخترا مجبورن اینو بپذیرن چون من خیلیییی میبینم