ببین من شوهرم تا از کار بیاد ۹ شبه شامی بخوره ساعت ۱۰ تازه ۱۰ شب میزنیم بیرون اهواز
شوهرم میگه این همه راه اومدیم ۲ روز بمونیم هی میگمش نه توروخدا فردا بریم بلاگر اراکیه همش میگفت شهرمون چیزی نداره اماکن تفریحی نداریم حوصلمون سر میره واقعا از اهواز بدتره اینجا هیچ جایی نداره
گفتم لااقل برم شهرای اطراف ساوه ای همدانی جایی حوصلم پوکید