سه تا داداش دارم تک دخترم هر بار تحقیرم کرده بهم تیکه انداخته سکوت کردم احترامش نگه داشتم چون بزرگترم بوده ولی هر بار پذو تر شده متنفرم ازش میگه خواهرم سه تا پسر دست گل زایید آخری رو دیگه خراب کرد عوضیی😤😤
الان فراموشی یه درد نیست درمانه درخواست دوستی ندین لطفا برادر گلم خواهش میکنم اینقدر به من گیر نده بزار تو حال خودم باشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چه بیشوره بگو برو تغییر جنسیت بده عنتر خانم آبرو هرچی زنه بردی
حد وسطم رو گم کردم. نه با آدمها حس بهتری دارم، نه با تنهایی به توافق میرسم. نه حوصله شلوغی رو دارم، نه با سکوت خونه کنار میام. نه انرژی کافی برای حرف زدن دارم، نه با خودخوری حس راحتی دارم. بعضی روزها به معنای واقعی کلمه از کادر زندگی خارج میشم. الان دقیقا توی اون نقطه از زندگی ایستادم که کافکا میگه: از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم! کاملا در خود فرو رفتهام، به خودم فکر میکنم چیزی ندارم به کسی بگویم.. هرگز؛ به هیچکس!
در آغوشم بگیر و کمکم کن قاتلی ب دنبالم است ک من گاه او را در آیینه میبینم. دیگر انرژی لازم برای دوستیهای بیمعنی، تعاملات اجباری و مکالمههای غیرضروری را ندارمhttps://t.me/brayehkonkor1404 کانال روزمرگی من