2777
2789
عنوان

قلبم داره تیر میکشه

86 بازدید | 9 پست

دیشب تا صبح نخوابیدم

با یه دختری تو کلاس مکالمه آشنا شدم

یکماه مجازی صحبت کردیم

به هم علاقمند بودیم حتی سرکلاس هم نسبت به هم حس داشتیم 

اینو خودش بهم گفت

از قبل یه خواستگار مایه دار داشت

امشب بهم گفت صیغه محرمیت خوندن و تمام

تروخدا بگید‌چیکار کنم حالم خوب بشه

دارم سکته میکنممممم

کار خاصی ک نمیتونی کنی 

فقط خداروشکر کن ک طرف مقابلت با تو ازدواج نکرد چون پول پرست بود و تورو درگیر رابطه کرد ! 

و این واقعیت رو بپذیر 

آقا هستم ، تاپیکام در راستای افزایش آگاهی و پرورش افکار هست 🙏 ممنون میشم نظراتتون رو به اشتراک میذارید 🙏نظرات موافق باعث خوشحالی بنده میشه ، نظرات مخالف باعث پیشرفت بنده میشه 

بیشتر ببینید

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

تازه یکماهه

اصلا حضوری همو دیدید چند بار‌ مگه

دو هفته دیگه یادت میره

بابت نام کاربریم یعنی میخواید بگید تا حالا سه پستو‌ن نخوردید یا اسمش به گوشتون نخورده     ‌ ‌‌‌               ‌‌‌‌‌                                                                                               یک ترشی فوق العاده خوشمزه حتما درستش کنید خانما😇

بیشتر ببینید
تازه یکماههاصلا حضوری همو دیدید چند بار‌ مگهدو هفته دیگه یادت میره

دوماهه تو کلاس همو دیدیم

یکماهم تو این تعطیلات مجازی صمیمی شدیم

ولی موندم بعد عید چجوری برم سرکلاس اصلا

بهش فکر میکنم حالم بد میشه

چه برسه به اینکه ببینمش


الانم ۵ ترم از کلاسمون مونده و موندم چه خاکی سرم کنم

کار خاصی ک نمیتونی کنی فقط خداروشکر کن ک طرف مقابلت با تو ازدواج نکرد چون پول پرست بود و تورو درگیر ...

خودشم وضع مالیش خوب بود

یعنی وضع مالی خونوادش

ولی انصافا همو دوس داشتیم

سر یه ماجرایی خودش اومد و رابطه رو تموم کرد 

بهش گفتم تو رابطه دوطرف باید برای هم بجنگن

ولی گفت تو کسی هستی که باید برام بجنگی

منم گفتم اینکارو نمیکنم

اونم منتظر بود برم بگم غلط کردم و برگرد ولی نرفتم

اونم تحت فشار خونواده ازدواج کرد

شایدم به میل خودش نمبدونم

دو سه ماه دیگه یادت میرهبا یکی دیگه آشنا میشینو ک بیاد ب بازار کهنه میشه دل آزار

این تجربه دوم عشقیمه و جفتشون به بن بست رسیدن

دیگه میترسم حتی فکر وارد شدن به یه رابطه رو تو سرم بگذرونم

این تجربه دوم عشقیمه و جفتشون به بن بست رسیدندیگه میترسم حتی فکر وارد شدن به یه رابطه رو تو سرم بگذر ...

سن و سالی هم نداری

اگ اینقد رابطه لازمی خب ازدواج کن

اون دختر ک نمیتونس تا سی سالگی شما صبر کنه بلکه بلخره تصمیم ب ازدواج بگیری

تا زمانیم ک ازدواج کنی همین آش و همین کاسه اس.. ممکنه چن بار دیگم شکست عشقی بخوری

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792