2777
2789
عزیزدلممیدونم چی میگیاما به این فکر کن نباید خیلی دقیق بشی که اگر نبود اینطور میشد و اونطور میشد چیز ...

ویژگی مثبت داره ولی هر بار ی مانع تو قلبم هس همیشه اینو یادم هس باهاش کوچک ترین مشکل بخورم بابام ندونسته طرف اونو میگیره و باهام به شدت بد رفتاری میکنه وکیل مدافعش میشه و اشکم در میارن این تجربه که بارها سرم اومده اونم به ناخق باعث شده دلم باهاش صاف نشه ی ذره صمیمی شدنی فکرم میره سراغ این کار و میگم دوری دوستی بهتر

کلا دعوایی بشه بینمون بابام تعصبی برخورد میکنه شدیدا و به طور شدید طرف اونو میگیره بدون اینوه بفهمه ...

وای منم همیشه این مشکلو با داداشم دارم مامانم اصلا نمیگن شاید اونم مقصره تو این بحث همیشه مقصر منم یا همیشه باید غلام آقا باشم آب بیار گوشی بیار کنترل بیار نیارمم تقصیر منه چرا چون آقا بزرگتره ولی خب هیچوقت از داداشم بدم نیومد از انجام دادن این کاراهم ناراحت نشدم اما اینکه مامانم وظیفه میدونن رو مخه 

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من بابام برادرمو‌دوست‌داره هرچی داره زده بنام اونمامانم هم خواهرمو دوست داره و در رقابت با پدرم کم ن ...

چه بد عزیزم من مث تو نیستم 

شرایطم خیلی بهتر از توهس 

راستی بهت نمیگن بیا

چه بد عزیزم من مث تو نیستم شرایطم خیلی بهتر از توهس راستی بهت نمیگن بیا

نه نمیگن

پدر مادرم خودشون دوست ندارن

من میرم دستشون‌رو‌میشه

الان از چیزی خبر ندارم

همین سندهایی که زده شده دوسال پیش رفتم فهمیدم

اگر نمیرفتم بهم نمیگفتن که خونه خریدن برای بچه هاشون


نه به هیچ عنوان اونو خدا خواسته که بیادپدرت نباید فرق بزاره

خلاصه منو نمی افرید جایی که خواهرم هس ازش بدم میاد نمیتونم کنار بیام با حسم و سرکوب میکنم عادی رفتار میکنم

تلفنی هم صحبت نمیکنین

چرا

فقط من تماس میگیرم

همیشه هم همین بوده

من تماس میگرفتم و الانم همینه

ولی خب پست تلفن راستشو نمیگن

یک مشت دروغ تحویل میدن

نمیگن خونه خریدیم بنام فلانی زدیم😅

دقیقا ساعتا فکرم درگیر میشه

نه تنها درگیر میشه سر چیزای کوچیک بلکه ساعتها میرم تو خودم و الکی گریه میکنم مثلا اینکه قرار بود غذایی که من دوست دارم درست بشه ولی یهو چون خبر اومد داداشم میاد غذای مورد علاقه اون درست شد موضوع خیلی پیش پا افتاده ولی اون لحظه خیلی رفت رو مخم یا مثلا چند ماهه به من ۵۰۰ تومن نمیدادن واسه خرید یه تیشرت ولی تا داداشم گفت پول ندارم کولر بخرم پولدار شدن گفتن من میخرم برات این قضیه هنوز می‌ره رو مخم دلم میخواد گریه کنم 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز