2777
2789
عنوان

امشب اشک مامانمو تو تالار دیدم

4198 بازدید | 108 پست

مامانم با نامزدی من مخالف بود همش گریه میکرد میگفت من برا تو ارزو ها داشتم میخواستم تو معلم بشی میخواستم بزرگ شی و ازدواج کنی طعم مجردی رو بچشی 

ب حدی این بحث ازدواج بین مامان و بابام بالا گرفت ک بابام گفت زمین بره اسمون بیاد دخترم برا همین پسره میخوای بخوا نمیخوای برو خونه بابات طلاقت میدم

خواستگارم خودش وضع انچنانی نداشت خانوادشم هنوز هیچتر

مامانم میگفت من سختی کشیدم تو نکش

ولی خب....

هفت ماهه نامزدیم و شرایط عقد صفر

امروز ک دوست بابام ازم خواستگاری کرده بود دیدم بهم ریخت ولی چیزی نگفتم

امشب تو تالار ی خانمه نشست پیشش یکم صحبت کردن و بعد رفت 

دیدم مامانم تند تند صورتشو پاک میکنه نگاش کردم گفتم چیشده

گفت هیچی مامان امیدوارم خوشبخت شی 

الان ایرپادمو الکی زدم تو گوشم شنیدم بازم خواستگار بوده

دارم میترکم از غصه

کاش هیچکس اشک مامانشو نبینه

همون دختر خوشگله😎😂

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خانواده ها همیشه منطقی نگاه میکنن و بچه ها احساسی

احساسم هیچوقت برنده نیست

کاش منطق و احساستو اونموقع باهم بکار میبردی

مادرتم راس میگه

دانشجو مُعلم👩🏻‍🏫♥ در دلم نیست به جز عهدِ تو پیمان کسی...💍مشاور"شنوای حرفاتون(: "          

عزیزم مامانت خوشبختیتو ببینه کلی ذوق میکنه اولشه طبیعیه فقط بگو خودتم راضی هستی از ازدواجت

مامانم فقط هفت ماه راضی نشده

من راضیم ی تار موشو با دنیا عوض نمیکنم

همون دختر خوشگله😎😂

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792