2777
2789
عنوان

برا یه خانم کدوم شغل مناسب‌تره

280 بازدید | 44 پست

بنظرتون معملی بهتره یا ازمایشگاه و هوش بری و....

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

پرستیژ هوشبری بیشتره ولی معلمی راحتتره

‏حد وسطم رو گم کردم. نه با آدم‌ها حس بهتری دارم، نه با تنهایی به توافق می‌رسم. نه حوصله شلوغی رو دارم، نه با سکوت خونه کنار میام. نه انرژی کافی برای حرف زدن دارم، نه با خودخوری حس راحتی دارم. بعضی روزها به معنای  واقعی کلمه از کادر زندگی خارج می‌شم. الان دقیقا توی اون نقطه از زندگی ایستادم که کافکا میگه: از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم! کاملا در خود فرو رفته‌ام، به خودم فکر میکنم چیزی ندارم به کسی بگویم.. هرگز؛ به هیچکس!

بیشتر ببینید
پرستیژ هوشبری بیشتره ولی معلمی راحتتره

هوش بری سرکار رفتنشم سخته 

امضا بلد نبودم اثر انگشت زدم🙄😒دستم به دامنت لایک نکن لااایک نکنننننننن😡کاربری دست ۳ نفره تاپیکارو دیدین تعجب نکنید☺😂
هوش بری سرکار رفتنشم سخته

ولی به نظرم کادر درمان بودن کلا بازار کارش خوبه

‏حد وسطم رو گم کردم. نه با آدم‌ها حس بهتری دارم، نه با تنهایی به توافق می‌رسم. نه حوصله شلوغی رو دارم، نه با سکوت خونه کنار میام. نه انرژی کافی برای حرف زدن دارم، نه با خودخوری حس راحتی دارم. بعضی روزها به معنای  واقعی کلمه از کادر زندگی خارج می‌شم. الان دقیقا توی اون نقطه از زندگی ایستادم که کافکا میگه: از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم! کاملا در خود فرو رفته‌ام، به خودم فکر میکنم چیزی ندارم به کسی بگویم.. هرگز؛ به هیچکس!

بیشتر ببینید
هوشبری بازار کار داره ؟؟؟

نمیدونم من کادر درمان نیسم ولی کلا پرستیژ کادر درمان بیشتر از معلمیه

‏حد وسطم رو گم کردم. نه با آدم‌ها حس بهتری دارم، نه با تنهایی به توافق می‌رسم. نه حوصله شلوغی رو دارم، نه با سکوت خونه کنار میام. نه انرژی کافی برای حرف زدن دارم، نه با خودخوری حس راحتی دارم. بعضی روزها به معنای  واقعی کلمه از کادر زندگی خارج می‌شم. الان دقیقا توی اون نقطه از زندگی ایستادم که کافکا میگه: از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم! کاملا در خود فرو رفته‌ام، به خودم فکر میکنم چیزی ندارم به کسی بگویم.. هرگز؛ به هیچکس!

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792