برعکسش آره
ازش خواستم
نشده بعدا فهمیدم .. وااای چه خطری از بیخ گوشم گذشت
ولی تاحالا نشده یچیز بده بعد ببینم خیلی بد بوده
قربونش بشم همیشه هوامو داشته
بله ازدواجموبه زورررر از خداخواستم.کلاهبردار بشدت بی وجدان ازاب درومد 🥲😢
دو بار این اتفاق واسم افتاد دفعه اول واقعا حس کردم نگاه خدارو با فریاد فقط گفتم خدایا کمکم کن.
همون ثانیه که کلمات از دهنم پرید بیرون بزرگترین معجزه زندگیم اتفاق افتاد که هنوزه که هنوزه حس همون لحظه رو میتونم بفهمم احساس کردم به عرش خدا رفتم.
دفعه دوم به صلاح نبود و عواقب بدی داشت خیلی زوری خواستم دعا کردم ولی خب دیگه گذشت
الانم هرچی از خدا میخوام قبلش میگم خدایا میدونی خیلی خیلی اینو میخوام ولی نمیخوام زوری ازت بخوامش پس خودت میدونی هرچند الان خیلی ناامید و پوچم از زندگی از همچی
رابطه من و خدا خیلی پیچ در پیچه
میدونی حتی شده گاهی هوس یک چیز کوچیک میکنم از غیب میرسه . مثلا میگم چقدر امروز هوس آبگوشت حسینیه کردم کاش خدایا یکی واسم بیاره با اینکه نه مراسمی هست نه چیزی یک ساعت بعد میبینم واسمون نذری میارن آبگوشت حسینیه
ازین دست چیزا.
گاهی توپم از دستش پره بد باهاش تا میکنم ولی خب منم حق دارم چی بگم
