برادر خواستگارم زرنگ تره کوچیکه دیپلم هست مغازه دارن هردوتاشون توش کار میکنن ولی خواستگارم دوتا لیسانس داره خلاصه مامانم گفت چون خواستگارم کارش رسمی و دولتی نیس مغازه رو میگین برای دوبرادره نصف نصف به نام هرمدوم بزنین از اینده خیالمون راحت باشع
مادر خواستگارم برگشته گفته چون خواستگارم درس خونده ممکنه کار پیدا بکنه ولی اون یکی نع ناراحت میشه مغازه رو نصف کنیم
درحالی ک کل زحمت مغازرو خواستگار من میکشه تو جاده ها اسیره میره جنس میاره اون یکی انگار نه انگار
بچه ها حوصله سردرد ندارم حس میکنم تون یکی بچشونو دوس دارن هم خواستگارم هم خانواده میخوان حمایت کنن ازش من نمیتونم با این قضیه کنار بیام تو فکر جداییم