2777
2789
شما خودت اهل کمک کردنی؟

چون مجازیه میگم. اگر خدا قبول کنه تا الان بودم. انشاالله ازین به بعد هم باشم. حالا نه اینکه خیلی زیادها. هر چی در توانم باشه. 

آقایون به هیچ وجه در تاپیک های بنده حضور نداشته باشند، کامنت نذارند، لایک نکنند، ریپلای نکنند.در جایی ام کامنت میذارم اصلا لایک یا ریپلای نکنید.

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

میدونی کمک کردم یه طرف بعد یه جا خونده بودم اگه به کسی که خودش سالمه و میتونه تلاش کنه و پول دربیاره ...

ببین اونطوری فکر کنی وسواس فکری میگیری. آدم سعی میکنه به نیازمند کمک کنه. دیگه کند و کاو نیاز نیست

آقایون به هیچ وجه در تاپیک های بنده حضور نداشته باشند، کامنت نذارند، لایک نکنند، ریپلای نکنند.در جایی ام کامنت میذارم اصلا لایک یا ریپلای نکنید.
چجوری کمک میکنی؟ به کی کمک میکنی؟ اینارو میشه بگی

معمولا به کمیته ی امداد. 

آقایون به هیچ وجه در تاپیک های بنده حضور نداشته باشند، کامنت نذارند، لایک نکنند، ریپلای نکنند.در جایی ام کامنت میذارم اصلا لایک یا ریپلای نکنید.
همونه




شب چهارشنبه سوری زنگ زد گفت طلبکار دم درمونه ۱۰ تومن بده بدم

 فردا بهت پس میدم بهش دادم همون دقیقه، بعد فردا شد پس فردا پس فردا زنگ زدم جوابمو نداد یه پیام داد شماره کارت بفرست بزنم فرستادم باز دیدم خبری نشد دو سه روز دیگه زنگ زدم گفت امشب واریز میکنم شب گفت فردا فردا گفت پس فردا تا به امروز که ۱۰ روز شده

ضمن اینکه بهش گفتم برای خودم لازمه اون پول ولی اهمیت نداد اون پول عمل من هست از ترس اینکه هر لحظه برم بگن بستری شو جرات ندارم به مطب زنگ بزنم برای آزمایشات قبل از عمل چون پولم کسره

بیشتر هم وقتی میسوزم که زنگ میزنم رد تماس میده پیامک میده

شب چهارشنبه سوری زنگ زد گفت طلبکار دم درمونه ۱۰ تومن بده بدم فردا بهت پس میدم بهش دادم همون دقیقه، ب ...

ای بابا ، کاش بهش پیام بدی بگی پول عملته ، شاید از یکی دیگه پولو جور کنه بهت بده وقتی اینو بفهمه 

مامان بنده خدای من هرروز واسه ی پیرمرد دستفروش غذا میبرد میوه سبزی آش 

بعد ی مدت جلو مامانمو گرفته بود که پول قابلمه اخری که بردی رو بده 

طلبکارانه 

مامانم انقدر دلش شکسته بود 

می‌گفت من که نیاز ندارم برای کمک بهش خرید میکردم 

سری آخر پولم‌کم بود گفتم میارم .ولی نتونست صبر کنه 

میگه دیگه پشت دستمو داغ گذاشتم

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792