وقتی بدبختی و غصه داره دم به دقیقه گوشی دستشه واسه مامان من روضه میخونه
وقتی یکم وضع مالیش خوب بشه یا اتفاقای خوب دیگه براش بیفته یه جوری هوا برش میداره انگار ارث باباش و از ما طلب داره
عقده ایه خیلی
خودش و شوهرش علاقه دارن بقیه رو کوچک کنن که خودشون بزرگ بنظر برسن.
یادمه مجرد که بودم خواستگار که برام میومد به همه میگفتن فلانی اول اومده بود خواستگاری دختر ما بهش ندادیم گفت پس میرم خواستگاری دختر خواهرت 🤣🤣
اعتقاد هم دارن همه بدن فقط خودشون خوبن
یه داماد هم گرفتن اوایل اخلاقش خوب بود اونم الان پولدار شده و مثل خود خالم عقده ای بازی درمیاره
امشب یه چیزایی شنیدم از رفتارش با خانوادم که حالم از همشون بهم میخوره
حیف که مامانم نمیذاره قطع رابطه کنم