واقعا ناراحتم امروز رفتیم برا دخترم کفش تست کنیم واسه اولین بار
بعد من کفش پاشکردم و باهاش راه رفتم و دخترم همکاری کرد اما شوهرم برا یه کفش دیگه بهش گفتم تو دخترمونو راه ببر تا اومدحرکتش بده قشنگ با دست خورد زمین و جایی که همه با کفش راه میرفتن دستای دخترم خورد زمین و کثیف شد حالا دختر منم همیشه دست تو دهنش می کنه و اونجا هم جایی نبود دستش بشوریم رفتیم از سیسمونی فروشی یه دستمال مرطوب استریل کننده خارجی خریدیم و بیرون مغازه شوهرم اصرار که یه دونه دستمال برا دو تا دستش کافیه و تو چرا حساسی و داشتیم سر همچین چیز چیپی بحث می کردیم که همکلاسی بیست سال پیشمو دیدم و شنید سر چی داشتیم بحث می کردیم خیییییلی ناراحت شدم از رفتار شوهرم که چرا سر همچین چیز مسخره ای توی پاساژ باهام بحث کرد و حس می کنم آبروم جلو دوستم رفت!!! نظر شما چیه حق دارم ناراحت باشم؟ انقدررررر اعصابم خراب شد که مستقیم از پاساژ اومدیم خونه آخه اگه اخلاقش بد بود و زندگی بدی داشتم دلم نمیسوخت اما اینکه آدم همچین تصویری از خودش نشون بده جلودیگران خیلی بده