برنامه نویس سایت بود
3 تا شعبه داشت
اختلاف سنی زیاد و چهرشون پسندم نبود
برادر صمیمی ترین رفیق خالم بود
از همه نظر عالی
فارغ التحصیل دانشگاه تهران
خانواده دار
وضع مالی عاااالی
و فوق العاده خوش چهره و بور
ولی من سنم کم بود میخواستم درس بخونم ،مامانم ردش کرد
استاد دانشگاه بود، برادر همکارم، به خاطر اختلاف سنی 11 ساله رد کردم، البته 5 سال بعد خبردار شدم تو تصادف فوت کرده بنده خدا
جراح چشم پزشکی بود که رد کردم
خوشگل بود اخلاقشم خوب بود و رستوران وسط شهر داشت
رد کردم
چون اسمش یارعلی بود
یکی قاضی بود
یکی هم سرباز گمنام بود باباش کله گنده آقازاده بود
خیلی سر بودن
کل خونه ی بابام اندازه باغچه خونه شون هم نبود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز