2777
2789
عنوان

میخوام برم مسافرت طلاهامو چکار کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 3037 بازدید | 128 پست

خواهر شوهر من طلاهاشو با خودش برد مسافرت 

تو مسافرت ازش دزدین هم طلاها رفت هم مسافرت زهرشون شد


منم الان موندم طلاهامو کجا بذارم با این امار بالای دزدی از خونه ها

خونه مامانم هم نمیشه مسولیت طلاهامو گردن اون بنده خدا ها بندازم

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

وقتی به فامیل اعتماد نداره تو خونه هم نمیتونه بزاره چیکار کنه


 اونجا هم دزد میتونه بزنه 

یا هم گم بشه و ..

ما تو مسافرت خیلی پیش اومده ازمون دزدی بشع 


اسی باید این باورو داشته باشه ک چیزی ک بخواد براش بمونه بندازه تو خیابون هم بهش برمیگرده چیزی هم ک بخواد از دس بده هرکاری کنه ..

 عشــــAــــق🔗♥️

خواهر شوهر من طلاهاشو با خودش برد مسافرت تو مسافرت ازش دزدین هم طلاها رفت هم مسافرت زهرشون شدمنم الا ...

بنظرم فقط بانک امنه الانم مسافرت یهویی شد و الا از قبل میزاشتم بانک

توی محله شلوغه راحت میفهمن کسی خونه نیست

خب بفهمن 

اصلا از کجا میخان بفهمن شما طلاهاتو نبردی 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

بیشتر ببینید

ی کیف کوچیک بزار بزارش ته صندوق ماشین زیر وسیلها ی طوری که فشارنباشه روشون 

من ی مادرم ی زن که تمام دغدغه اش بچه اش امیدوارم هیچ پدرومادری امتحان نشه  الهم صل ال محمدوال محمد و عجل فرجهم

دزدا دستگاه طلایاب میزنن

بپیچه تو فویل چیزی نمیشه 

یا وقتی انقد خونه ناامنه یه دزدگیر ورودی در بزارن ک وقتی کسی وارد شد بهشون اطلاع بده 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792