صب که میرم جلو اینه ازخودم حالم بهم میخوره اندامم چاقه ی ساعت سراون به خودم غر میزنم که اره کی منوباایم چاقی میگیره اینا لاغرمیکنم بدنم ترک پوستی میفته
ازاونور جلوهمه میگم چاقم زشتم ولی همه میگن بخداچاق نیستی شکم دارم
درسم خوب نیست
کار بلد نیستم
زشتم
دماغم بزرگههه ازاونور زن عموم ۱۷۰کیلوعه اعتماد به نفسشو میبینم کیف میکنم میگه نه من چاق نیستم بالذت غذامیخوره من ی لقمه میخورم میرم رو ترازو
چیکارکنم اعتماد ب نفس داشته باشم