سلام عزیزانم بخدا جز نینی سایت هیچکس ندارم شما خانواده دوم منین دوستون دارم😭❤❤
همین الان با اشک دارم مینویسم بقران
چندماه پیش یک خاستگار از ترکیه واسم پیداشده بود(پسره ترک بود) منم رد کردم
بعدش خانواده مادرم بدترین هستن از کوچیکی من رو عذاب میدادم وقتی مامان بابام نبودن کتکم میزدن خالهام💔😭
منم خیلی ارتباطم باهاشون کم کردم ب اصرار مامانم ماهی یکبار میرم خونخ مادربزرگم
مامانم گف من خاستگار داشتم از ترکیه مادربزرگ حسودم گف اینهمه دخترقشنگ ریخته تو ترکیه میان دختر تو با صورت پراز جوش و دماغ بزرگ میبرن😭همه خندده کردن حتی مامانم خدالعنتشون کنه قلبم داره آتیش میگیره منم لبخند زدم و ۱۰ دقیقه بعد رفتیم
الان مامانم اومد واسه بابام اینو تعریف کرد بابام هم خنده کرد منم گرفتم مامانم رو کتک زرم😭😭😭دارم داغوون میشم نفرینم کزد😭😭😭بعدشم بهم گف انقد زشتی همه میفهمن😭😭وای شما نبودید بقران شما نبورید دارم اتیش میگیرم خودم میدونم زشتم بقران میدونم زشتم ولی چرا همش بهم میگن؟دارم میمیرم😭😭یعنی نفریناش اثر میکنه؟؟؟😭😭😭💔💔چونکه دماغم بزرگه و صورتم جوش داره😭همش بهم میگن
حتی مادربزرگم میگه تو بشقاب های ما نخور 😭یه نامزد داشتم ک قهر کردیم و رفته لابهلای نفریناش میگفت انشاءالله هیچوقت برنگرده و بدبخترین بشی منم خودمو داشتم میزدم تو اتاق وقتی ایمارو شنیدم😭😭😭💔