بگین
یه رنگ رژی برام زده بود انگار معتاد بودم موهامم انگار با تف چسبونده بود کف سرم
برای یکی از مراسم های خواستگاریم که دیگه قرار بو جواب بدیم و محرمیت هم بخونیم رفتم آرایشگاه گفتم انقدر ملایم باشه که متوجه نشن اومدم آرایشگاه، انقدر غلیظ بود که رسیدم خونه شستم و عملا آرایشی نداشتم
تا حالا جز خودم کسی آرایشم نکرده
ارایشگاه نرفتم برای ارایش
خودم بهترانجام میدم
قبل کرم پودر یادم رفت صورتمو بشورم چربیش بره، ماسید به صورتم.
0شب عروسیم البته اون زمان انجلیناجولی شده بودم برا خودم ولی الان که میبینم افتضاح تر از اون باید بیاد
منم یبار رفتم ارایشگاه
ارایشگاه ک نههههههه تو خونه کار میکرد
یه شنیونی انجام داد ک نگو نپرس اینقد گریههههه کردم
غروبم بود دیگه میخاس بریم تالار
بعد منم باعجله کللللا اون سنجاق سیاهارو باز کردم موهامو دم اسبی بستم
عقدم،شوهر خاله پیرم اومد در گوشم گفت چرا این شکلی شدی 🫡🫡🫡🫡
دیگه تا تهشو بخون همه گفته بودن عروس ده سالی بزرگترها از داماد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز