بچها حالم خیلی بده داغونم دارم دیوانه میشم
شوهرم عصبی ک میشه بد دهن میشه و فحش میده حالا نه که بمن
مثلا پشت فرمان فحش میده
با یکی دعواش میشه فحش میده
اصلا رعایت نمیکنه پیش بچه
امشبم خونه برادرم مهمون بودم بچه ام انقدر با داد فحش های زشتی میداد هرچی میگم ساکت بدتر میکرد نگاش کردم گفتم رادمهر ساکت
برگشته تو جمع میگه تو خفه شو خفه صدات نشنوم
تا بلند شدم گفت پدر سگ. نیا سمت من
مجبورم کرد تو جمع کتکش زدم باز با گریه فحش میداد
اون وسط هم برادر زاده ام نگاه میکرد بزرگه اون ۱۲ ساله شه
زن داداشم میگه بخاطر این چیزا دوست ندارم بچها باهم رفت و امد کنن حالا بدت نیادا با خنده و تمسخر میگفت منو مسخره میکرد
بعد بچه من تازه شده ۶ پیش دبستانی میره
اصلا معنی حرفها رو بلد نیست
اومدیم تو ماشینم با شوهرم دعوام شد ک باعث این ک من از هرکس باید حرف بشنوم شوهرم
برگشته میگه تو زن نیستی تو بلد نیستی تربیت کنی
و برگشت بچمو زد
طفلک بچه انقدر گریه گریه کرد ک خوابش برد