میدونی کل زندگیم رو از دست دادم، من کسی بودم که حق برداشتن سیبیل نداشتنمو ندارم و یواشکی برمیدارم تا پسرا بهم تیکه نندازن...
من کسیم که هر وقت میگفتن چیزی میخوری میگفتم سیرم چون مادرم چشم و ابرو مینداخت که نخور و بزار کیفت تا بدم پسرم بخوره..
من کسیم که پول کرایه تاکسی ندارم و نمیتونم به بابام بگم چون بابام میگه با پولات چیکار کردی، چون بابام نمیدونه مادرم ازم دزدیده...
من کسیم که حتی اگه فحش ناموسی خورد و نزاشتن درس بخونه و زیر کتک جون داد یاد بگیره خفه شه چون همیشه حق با ننه ی روانیته و تو حق نداری دهنتو باز کنی
من کسیم که باید با هر کتک دستمو بگیرم جلوی دهنم چون همسایه ها صدامو میشنون و آبروم میره...
من کسیم که با لباسای پاره باید کنار بیام تا بابام بتونه خرج مدرسه غیر دولتی پسرشو بده..
من کسیم که اگه یه وعده غذاش بشه دو وعده مادرش همه چیزو رو سرش خراب میکنه بخاطر همین دائم روزست.. و افطاریشم غصه و گریه..
من کسیم که حق دارم از داداشم کتک بخورم چون اون برادره و بخوام زر بزنم از همه یدور کتک میخوره،
من همونیم که با باربی های دستو پا شکسته آیندمو بازی میکردم یواشکی...
و در نهایت من همونیم که منتظر جوابه خدام ولی... ادامه جمله رو میسپارم به شما