2777
2789
عنوان

استرس زایمان چی کار کنم

13374 بازدید | 16 پست
سلام ممنون که لطف کردین این تاپیک رو باز کردین خانمم فردا صبح ساعت 6:30 بستری میشه برا سزارین تا نی نیمون به دنیا بیاد از افکار و چهره اش پیداست که خیلی استرس داره به نظر شما چیکار کنم که از یادش بره اروم شه حداقل استرسش کم شه ممنون میشم راهنمائییم کنید ناراحتیش داره عذابم می ده لطفا کمکم کنید
البته دعا یاتون نره
سلام.خب این طبیعیه که نگرانه و استرس داره.فقط باید بیشتر ذهنش رو به این سمت ببرید که درسته که کمی درد باید تحمل کنه ولی عوضش نی نی رو میبینه و از دوران طاقت فرسای بارداری هم خلاص میشه.ایشالا که مادر ونی نی هر دو سلامت باشن
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منم 21 روز پیش همین وضعیت رو داشتم .و شب قبل از زایمانم خیلی عصبی بودم ...باهم برید بیرون ..با ماشین دور بزنید ...
یه کم هم اجازه بدید تو خودش باشه این طبیعیه...
باهاش حرف بزنید ...از اینکه تمام مدت پشت در اتاق زایمان منتظرش هستید تا سالم و سلامت بیاد بیرون زیاد در مورد اینکه منتظر دیدن نی نی هستید حرف نزنید...چون اون الان بیشتر استرس زایمان رو داره نه دیدن بچه اش.
برید مهمونی خونه مادر خانومتون یا خواهرش
در هر صورت قدم کوچولوتون پیشاپیش مبارک
وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُ‌وا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِ‌هِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ‌ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿٥١﴾ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ‌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿٥٢﴾ میشه برای سلامتی نی نی من و نه ماه حاملگی بی دردسر برام دعا کنید.
بهش این اطمینان و بدین که کنارش هستین و براش دعا میکنین....ببرینش بیرون با هم شام بخورین و راجب هر چی به جز زایمان حرف بزنید...سعی کنین خسته بشه که شب خوب بخوابه و بیدار نمونه و به صبح فردا فکر بکنه.....پیشاپیشم قدم نو رسیده مبارک
هیچ وقت نفهمیدم چه رازیست بین دل و دستم..از دستم رفت به هرچه دل بستم...!!!
ایشالا که فردا از همه بابت خیالتون راحت میشه ...من وقتی که داشتم آماده میشدم برم بیمارستان ...یعنی 5 صبح .شوهرم ازم یه عکس گرفت ...وای که الان قشنگترین عکس زندگیمه ...استرس ..هیجان وترس را میشه تو چشمام دید ...به هر حال مبارکه
خدای خوبم ...دخترم رو برام حفظ کن .
سلام به سلامتی زایمان کنند ، امشب با هم برید بیرون، غذا هم بیرون بخورید اگه خونه کسی دوست داره امشب باهم برید ( مجبورش نکنید خونه فامیلای خودتون بیادا ، شوخی کردم ) حتما یه عکس هم با هم بگیرید آخه آخرین شبیه که دو نفری با هم بیرون هستید و می گردید.
چه " بی حساب " می بخشی و چه " با حساب " تسبیح ات می گویم ! (الله اکبر 34مرتبه ، الحمدلله 33مرتبه ، سبحان الله 33 مرتبه )

منم 16 ماه پیش سزارین کردم شب قبل از عملم داشتم سکته می‌کردم که اتفاقا دارد زایمان هم اومد سراغم .فردا صبحش هم که با شوهرم رفتم بیمارستان اینقدر گریه می‌کردم متخصص بیهوشی دلش برام سوخت با اینکه زایمان دومم بود و این بار دوم بود سزارین میشدم.ولی‌ وجود شوهرم خیلی‌ موثر بود تو اتاق عمل همراهم بود و دلداریم میداد تازه من ایرانم هم نیستم و تکو تنها بودم.ناراحت نباشید استرسش عادی هستش .نمیدونم از کمر می‌خواد بیحس بشه یا انکه می‌خواد بیهوشش کنن،تا بخواد به خودش بیاد نی‌نی بغلشه و تمام این استرسا یادش میره.ببینید ما میخوایم بریم یه آمپول معمولی‌ بزنیم میمیریم از ترس چه برسه به اینکه میخوان اتاق عمل ببرنت و منتظر هستید کوچولو رو که 9 ماه براش زحمت کشیدی و همه جا همراهت بود رو ببینی‌.آخیی چه حس قشنگی‌.تا میتونید بهش دلداری بدید و اگر هم می‌خواد گریه کنه جلوشو نگیرید برای اینکه گریه? خوشحالیه.راستی‌ پیشاپیش قدم کوچولوتون مبارک باشه.انشاالله فردا به سلامتی‌ زایمان می‌کنه خبرشو هم به ما بدید.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز