2777
2789

تا حالا تو زندگیم خیلی سختی کشیدم و ضربه های بدی خوردم اما دوباره محکم وایسادم ومبارزه کردم وهرگز تسلیم نشدم..که اگه تسلیم میشدم تهش میشد خودکشی یا تبدیل شدن به یه زن خراب یا یه تیمارستانی با افسردگی حاد یا یه ادم پرازعقده وخلافکاربی اعتقاد یایه معتاد کارتون خواب چون هیچ وقت محبتی ازخانواده اش ندیده و تو یه محیط سمی و متشنج بزرگ شده و دست آخرم یه همسرخائن و.....نمیگم بقیه محاسنشو چون نمیخوام شناسایی شم نصیبش شده..


ولی من به خودم آفرین میگم که هیچ وقت کم نیاوردم و یه کف محکم میزنم برای خودم چون هیچ کدوم ازاینا نشدم چون هیچ وقت بد نشدم به دیگران آسیب نزدم ازخدای خودم رو برنگردوندم ..زندگی رو همینجوری که هست پذیرفتم..من تلاشمو کردم اما گاهی هرکاری هم کنی زندگی با تو سرناسازگاری داره..هیچی اونجوری که میخوای پیش نمیره انگاری که همه دنیا دست به دست هم داده باشه که تو به خواسته و آرزوهات نرسی..منم نرسیدم خب مثله خیلیای دیگه..حالادیگه مثله قدیما خیلی چیزا واسم اهمیتی نداره ..براش حرص نمیخورم یه جورایی زندگی رو به حال خودش رها کردم میگم بیخیال منکه بهترین سالهای عمرم از دست رفت باقیشم دیگه مهم نیس هرچی میخوادبشه بزار بشه


همینکه بیماریی لاعلاج و بدی ندارم همینکه سلامتم همینکه نقص عضو ندارم یامعلولیت ندارم همینکه یه سقفی بالاسرمه و شبا گشنه نمیخوابم خداروهزاران بار شکرخب از نظرم اینا میتونه سختترین امتحانهایی باشه که خدا از بنده اش میگیره ‌‌..منم دیگه این دنیا رو خوب میشناسم این دنیا جایی نیس که آدم بتونه یه نفس راحت از دست مشکلات بکشه باواقعیتاش کناراومدم به قول معروف میگن آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته..چه بخوایم چه نخوایم تو زندگی خیلی ازچیزا هست که باب میل ما نیست فقط باید صبور بود و باحوصله روزارو عینه نقش یه قالی به هم بافت وتمومش کرد چه بخوایم چه نخوایم زندگیمون یه روزی به پایان میرسه و اونوقت قشنگترین قالی رو آدمایی بافتن که همیشه صبور بودن همیشه سعی کردن خوب باشن و آزارشون به کسی نرسه اونوقت خدا قالی زندگیشونو به بالاترین قیمت میخره و عاقبت بخیری دنیا وآخرت و بهشون هدیه میده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792