اصلا همش دچار مه مغزیم همش تو فکرم فکرم تو روزمرگی و اتفاقاته یخو ب خود نیام میبینم یه ربع گذشت همینجوری رو تخت افتادم شل و ول انقدم زمان زود میگذره به برنامم نمیرسم انگار زمان بسیار بی برکت شده
گاهی میگم شاید ب دلیل عدم بودن پارتنر و ذوق و انگیزس ولی کلا دوس دارم از جا بپرم با انگیزه برم سراغ این کار اون کار مطالعه ورزش چمیدونم
شاغلما ولی وقتایی ک خونمو منظورمه
تازه عادت بد ناخن خوردن پوست لب و ناخن کندنم بهش اضافه کنید
توی طب سنتی به مشکل شما میگن غلبه سودا و روی مغز هم اثر گذاشته. راهکار زیاد داره. بهترینش سجده‌های طولانیه.
ولی برو یه طب سنتی حاذق اصلاح مزاج انجام بده.
خود دانی عزیزم
حالا که اصلاح مزاج نمی‌کنی راهکارهای دیگه هم بهت میگم.
شب حتما عطرهای گرم بذار کنار بالشت. مثلا اسانس گل محمدی بگیر بزن به بالشت.
شب قبل از خواب روغن بادام شیرین یا بنفشه یا ارده کنجد یا زیتون بزن به ملاجت و دورانی ماساژ بده.
حتما هر روز پیاده روی کن.
برگام فک نمیکردم بکی مثل من وجود داشته باشه با این تفاوت ک تو از من جلوتر من شاغلم نیسوم
خیلی بی‌حال و بی‌روحیه بود.شوهرم کلا گرم مزاجه. مثلا سریع رانندگی می‌کنه. اون دوره باور کن اگه راه میرفتم سریع‌تر به مقصد می‌رسیدم. بعضی وقتا بهش میگفتم انگار از حال من زنده‌ای🤦♀️
رفت سراغ روانپزشک و یه مشت داروی چرت بهش داد که فقط خواب بود. درمان نشد که هیچ افتاد توی استرس و اضطراب شدید. تپش قلب میگرفت. خلاصه خیلی اذیت بود
درنهایت با راهکارهای طب سنتی بهتر شد.
واقعا خداروشکر
برعکس اسی من خیلی به طب سنتی اعتقاد دارم.
نمونه‌ش همین اواخر خواهرشوهرم که کبدچرب گرید 3 داشت بعد از یه عالمه دارو خوردن بی‌نتیجه رفت زیر نظر طب سنتی و 40 روزه گریدش اومد زیر یک.
شما هم هر مشکلی داری برو ولی حواست باشه جای مطمئن بری و شخص حاذقی باشه.
