رفتم ی تاپیک ک بابای دختره با دوست پسرش برای شام رفتن بیرون دلم برا خودم سوخت اولین روز ک نامزد کردیم با شوهرم اومد دم خونه برامون نون خریده بود بد نونو بردم بالا شب دوباره اومد جلو در هی منتظر بود تارفش کنم منم ک اخلاق بابامو میدونستم نگفتم هیچی اومدم بالا دیدم بابام کل سفره رو پرت کرده وسط خونه میخاسته مامانمو بزنه ک این پسره چرا میاد دم خونه بدم ک ی بار اومد طبقه بالا خابش برد بابام برداشت در رو روش قفل کرد منم کتک زد دیگه عقد کردیم با خانواده شوهرم ب مشکل خوردیم من نمیرفتم اونجا شوهرمم صبح تا شب سرکار بود شب ک همه میخابیدن یواشکی دروباز میکردم میومد میرفتیم بالا میخابیدیم یا تو انباری چقدر ب خاطر مسائل دیگه حمله میکرد سمت شوهرم بهش میگفت بچه ک.ونی یادم میاد نمیدونم بخندم یا گریه کنم
منو ببخش توروخدا 🤭🤭🤭
آخی فقط نون خریدنش😭😭😢🎀
از هر دو جا رونده بودین
الان چجوری ان باباتو شوهرت باهم؟
شوهرت چقدتحملش بالابود
بله منم اون تاپیکو دیدم
ولی دیگه نه برای اون بابا نه بابای شما
الان روابط بابات با شوهرت خوبه؟
دختر خاله من دوست پسرش و شام دعوت میکنه خونه در حضور پدر و مادر و از همه فجیع تر اینکه دوست پسرش نتاهله دو تا بچه داره
عزیزم چقدر شوهر خوبی داری
که با اینهمه شرایط بازم باهاته
من اگه به تته پته بیوفتم معلوم نیس خواستگارم ردم کنه یا نه
بابای من ی چیزی بین این دوتا بود
شوهرم ک نامزد بودیم میومد از اول تا آخر پیش بابام میشست حق نداشت بیاد نزدیک من😂انقدرم سرسنگین باهاش حرف میزد ک غذاشو میخورد در میرفت😆
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز